حانیه خانی در
سلامت
قوانین مغز: ۸ موضوع برگرفته از کتابها
در ادامه، یادداشتهایی از کتاب قواعد مغز جان مدینا با عنوان: ۱۲ اصل بقا و شکوفایی در محل کار، خانه و مدرسه ذکر شدهاست.
۱) چرا خواب مقوله مهمی است؟
افراد مختلف به مقادیر متفاوتی از خواب نیاز دارند که با افزایش سن و شرایط زندگی تغییر میکند. وقتی نوبت بهمیزان خوابی میرسد که هر فرد نیاز دارد، تعمیم به دیگران کارا نیست. اما مواردی نیز وجود دارد که باید در نظر گرفتهشود. از دست دادن ساعت مشخصشده برای خواب منجر به وجود آمدن کسری خواب میشود که باید حتما جبران شود. اگر امروز، این هفته و یا این ماه بهاندازه کافی نخوابیدید، بعدا باید با خوابیدن حتی بیشتر از نیاز معمولی آن را جبران کنید.
یک مطالعه نشان دادهاست که اگر دانش آموزی که معمولا جز افرادی است که ۱۰ درصد برتر نمرات کلاسی را میگیرد، در طول روزهای هفته کمتر از ۷ ساعت در شبانه روز بخوابد (و حدود ۴۰ دقیقه کمتر در تعطیلات آخر هفته بخوابد) نمرات او با دانش آموزانی که جز ۹ درصد پایینتر هستند و به اندازه کافی میخوابند برابری خواهد کرد.
مطالعه دیگری نشان دادهاست که یک شب از دستدادن خواب، منجر به از دستدادن ۳۰ درصد از توانایی شناختی کلی و کاهش عملکرد برای سربازانی که سخت افزارهای پیچیده نظامی را اداره میکنند، میشود.بههمین ترتیب دو شب از دستدادن خواب نیز منجر به کاهش ۶۰ درصدی عملکرد میشود.
مطالعات دیگر نشان میدهند وقتی خواب به ۶ ساعت یا کمتر در شب محدود میشود، عملکرد شناختی معادل ۴۸ ساعت محرومیت مداوم از خواب است.
در مطالعهای دیگر، به دانشآموزان مسائل ریاضی و روشی برای حل آنها دادهشد. به دانشآموزان گفته نشد که راه آسانتری نیز برای حل این مسائل وجود دارد. محققان دریافتند که در صورتی به دانشآموزان اجازه دهند که ۸ ساعت کامل بخوابند، سه برابر بیشتر احتمال دارد که روش آسان و سادهتری برای حل مسائل پیدا کنند. وقتی افراد بهاندازه کافی نمیخوابند، این کمبود خواب بر عملکرد بدن نیز تاثیر میگذارد.
توانایی بدن برای استفاده از غذایی که مصرف میکند، یکسوم کاهش مییابد. توانایی ساخت انسولین و استخراج انرژی از گلوکز (که مغز به میزان زیادی از آن احتیاج دارد) کاهش مییابد و سطح هورمون استرس بدن نیز افزایش یافته و باعث میشود به موارد فوق حتی بیشتر نیز نیاز داشتهباشد.
اگر این کمخوابی به شکل بیرویهای ادامه داشتهباشد، روند پیری تسریع مییابد. براساس یک مطالعه اگر افراد ۳۰ ساله سالم، بهطور متوسط بهمدت ۶ روز فقط ۴ ساعت بخوابند، بخشهایی از شیمی بدن آنها شبیه به یک فرد ۶۰ ساله میشود و حدود یک هفته طول میکشد تا بهبود پیدا کند.
۲) عامل شماره یک برای پیشبینی موفقیت در ازدواج
توانایی جان گاتمن برای پیشبینی موفقیت یا شکست در ازدواج نزدیک به ۹۰ درصد است به طوری که میتواند این کار را در عرض چند دقیقه پس از تعامل با یک زوج انجامدهد. در طی سالها مشاهده، وی رفتارهای خاصی را شناسایی کرده که بیشترین قدرت پیشبینی را دارند.
گاتمن یک استراتژی مداخلهای مبتنی بر بهبود رفتاری را ایجاد کرد که موفقیت زناشویی را پیشبینی میکند و آنهایی را که شکست را پیشبینی میکنند حذف کرد. مداخلات او نرخ طلاق را حدودا نزدیک به ۵۰ درصد کاهش میدهد. مداخلات وی به زوجها نشان میدهد که چگونه فراوانی و شدت تعاملات خصمانه خود را کاهش دهند.
گاتمن در طول مطالعات خود متوجه شد که وقتی یک زوج بچهدار میشوند، تعاملات خصمانه بین زوجین به طرز چشمگیری افزایش مییابد. علل آن نیز از کمبود خواب گرفته تا افزایش تقاضای کودک متغیر است. زمانی که نوزاد یکساله شد، رضایت از ازدواج ۷۰ درصد کاهش یافتهبود.
گاتمن و یک محقق دیگر شروع به معرفی استراتژیهای مداخلهای برای زوجهای متاهلی کردند که همسر هنوز باردار بود و مشکل داشتن یا نداشتن فرزند مطرح نبود. در نتیجه آنها دریافتند نوزادانی که در خانوادههای مداخلهای بزرگ شدهاند، چندان گریه نمیکنند و تغییر رفتارهای قابل توجه و قویتری دارند و به استرس به روش پایدارتری پاسخ میدهند.
۳) خطرات چند وظیفهای
ما در حالت عادی میتوانیم همزمان هم راه برویم و هم صحبت کنیم. اما وقتی نوبت به توجه میشود، انجام چندکار باهم جواب نمیدهد! مغز بهطور طبیعی روی موارد مختلف یکی یکی و بهصورت متوالی تمرکز میکند. سه محقق در دانشگاه استنفورد مطالعهای انجام دادهاند و دریافتند که افراد چندکاره، در این مورد دانشآموزانی که زمان زیادی را در طول سخنرانیها روی لبتاپ خود میگذارند و تمایل دارند چندین صفحه را بهطور همزمان باز کنند، در تمرکز کردن عملکرد بسیار بدی دارند. این افراد در فیلتر کردن اطلاعات نامربوط خوب نبودند، خاطرات خود را نمیتوانستند به خوبی سازماندهی کنند و در هر آزمایش تعویض کار، ضعیف عمل میکردند. آنها عادت داشتند به کارهایی که انجام نمیدهند فکر کنند و در جدا نگهداشتن اطلاعات در ذهن خود مشکل داشتند.
به طور معمول یک نظم متوالی وجود دارد که مغز هربار که از یک کار به کار دیگر تغییر میکند، آن را طی میکند. بههمین دلیل است که تازه متوجه میشویم مسیر پیشرفت قبلی را از دست دادیم و متعجب می شویم که کجا را ترک کردهایم.
فردی که از روند این نظم قطع میشود، ۵۰ درصد بیشتر طول میکشد تا یک کار جدید را انجام دهد و تا ۵۰ درصد بیشتر خطا میکند.
هربار که مغز وظایف خود را تغییر میدهد، تنها کسری از ثانیه صرف میشود و در برخی شرایط انجام چندکار خطرناک میشود. به عنوان مثال، صحبت با تلفن همراه هنگام رانندگی، تقریبا بهاندازه رانندگی در حالت مستی خطرناک است. فقط نیم ثانیه طول میکشد تا رانندهای با سرعت ۷۰ کیلومتر در ساعت، ۵ کیلومتر را طی کند. بیش از نیمی از نشانههای بصری که توسط رانندگان حواس جمع مشاهده میشوند، توسط رانندگانی که با تلفن همراه صحبت میکنند، نادیده گرفته میشود. ۸۰ درصد تصادفات در عرض۳ ثانیه پس از حواسپرتی راننده اتفاق میافتد. مطالعهای دیگر نشان داده است که برداشتن یک جسم درحین رانندگی، خطر تصادف را تا ۹۰۰ درصد افزایش میدهد.
۴) چگونه سخنرانیهایی ارائه دهیم که خستهکننده نباشند؟
اگر میخواهید مردم به سخنرانی شما توجه کنند، گفتههای خود را با در اختیار گذاشتن جزئیات شروع کنید. بلکه با ایدههای کلیدی شروع کنید و جزئیات را در خلال ایدههای بزرگتر ارائه دهید. به عبارت دیگر اول معنی و سپس جزئیات باید گفته شوند.
در ادامه فرآیند اثباتشده جان مدینا برای درگیر نگهداشتن دانشجویان دانشگاهش در یک سخنرانی آمدهاست.
- سخنرانی خود را به بخشهای ۱۰ دقیقهای تقسیم کنید، زیرا حوصله مخاطب فراتر از این زمان سر میرود.
- هر بخش باید یک موضوع اصلی را پوشش دهد. موضوع باید بزرگ، کلی و قابل توضیح دادن در یک دقیقه باشد. از ۹ دقیقه باقیمانده برای پوشش دادن جزئیات به صورت سلسله مراتبی استفاده کنید و مطمعن شوید که هر یک از جزئیات بهراحتی به مفهوم کلی باز میگردد.
- اگر میخواهید از مرز ده دقیقه عبور کنید، شروع شما باید با یک موضوع اصلی متفاوت اما مرتبط باشد. در ادامه همان فرآیند توضیح مفهوم اصلی در یک دقیقه و پیوند جزئیات در ۹ دقیقه باقیمانده را تکرار کنید.
- شما میخواهید با استفاده از یک «قلاب» از مفهوم اصلی به یک مفهوم دیگر تغییر سخنرانی دهید. در اینجا توجه داشتهباشید که قلاب باید احساساتی مانند ترس، خنده، شادی، دلتنگی یا ناباوری مخاطب را تحریک کند. گفتن داستانی واضح و دقیق بسیار مفید است و قلاب نیز باید با موضوع مرتبط باشد.
- اگر چندین مفهوم اصلی را در یک سخنرانی یکساعته پوشش میدهید، حتما هر چند وقت یکبار توقف کنید تا به طور خلاصه به مخاطب یادآوری کنید چه مفاهیم اصلی تا آن مرحله پوشش داده شدهاند و کجای بحث قرار دارید. ارائه متناسب محتوا باعث میشود شنونده نتواند همزمان به دو چیز توجه کند بلکه به آنچه گفته میشود و مکانی که در آن قرار دارد با توجه کامل فکر کند.
۵) انواع مختلف هوش
یادگیری بهطور کلی باعث تغییرات فیزیکی در مغز میشود که برای هر فرد منحصر بهفرد است. حتی دوقلوهای همسان نیز دقیقا اتصالات مغزی یکسانی ندارند.
ما اتصالات مغزی بزرگ زیادی داریم که اساسا در همه افراد یکسان است. اما در کنار آن اتصالات مغزی کوتاهتر دیگری نیز وجود دارد که بر اساس تجربه فردی، از شخصی به شخص دیگر متفاوت است. تعداد مسیرهای کوتاهتر زیاد است. به همین دلیل است که انواع مختلفی از هوش انسان مانند هوشکلامی (زبانی)، موسیقیایی (ریتمیک)، منطقی (ریاضی، فضایی)، بدنی (جنبشی)، بین فردی و درون فردی وجود دارد.
۶) چگونه خاطرات بیشتری را به یاد بیاوریم؟
خاطرات طول عمر متفاوتی دارند. برخی خاطرات فقط چندثانیه دوام دارند و برخی دیگر برای روزها یا ماه ها یا حتی یک عمر باقی میمانند. ما معمولا ۹۰ درصد چیزهایی را که در یک کلاس یاد میگیریم، در عرض ۳۰ روز فراموش میکنیم. طول عمر حافظه را میتوان با تکرار اطلاعات در فواصل زمانی افزایش داد. به عبارت دیگر، اطلاعات را بارها تکرار کنید اما به یاد داشتهباشید تکرارها فشرده نباشند بلکه آنها را به روشی منظم از هم جدا کنید. مثلا سه بار در روز اول، یک بار دیگر ۳ تا ۴ روز بعد و دوباره هر ۶ ماه تا یکسال ادامهدهید. رویدادهایی که در اولین باری که در معرض خاطرات قرار میگیرید رخ میدهند، به طور نامتناسبی نقش بیشتری در توانایی شما برای بازیابی دقیقتر همان خاطرات در آینده ایفا میکنند.
اگر شرایط محیطی که در زمان یادگیری وجود داشت، هنگام بازیابی خاطرات تکرار شوند، بازیابی حافظه بهترین عملکرد را خواهد داشت. این شرایط محیطی شامل حال و هوای فرد در آن لحظه نیز میشود. به عنوان مثال اگر زمانی که غمگین بودید چیزی یاد گرفتهاید، اگر در زمان بازیابی نیز غمگین باشید، یادآوری آن آسانتر است.
هر چه بیشتر بر معنای اطلاعاتی که میخواهید یاد بگیرید تمرکز کنید، آنها را بهتر پردازش کرده و به خاطر خواهید آورد. بهترین وجه از طریق مثالهای مربوط به دنیای واقعی به دست میآید. هر چه تعداد مثالها بیشتر باشد، احتمال بهخاطر سپردن اطلاعات نیز بیشتر میشود. هرچه مثال شخصیتر باشد نیز بهتر است. در تلاش برای پر کردن شکافها، مغز خاطراتی را استنباط میکند، حدس میزند و حتی از خاطراتی استفاده میکند که مربوط به رویداد پیشآمده نیستند. مغز در اصل این کار را برای سازماندهی بهتر انجام میدهد. مغز دائما ورودیهای جدیدی دریافت میکند که باید برخی از آنها را در مکانهایی ذخیره کند که قبلا توسط تجربیات قبلی اشغال شدهاند. ورودی جدید میتواند با خاطرات گذشته به گونهای در همآمیزد که انگار با هم مواجه شدهاند.
تبدیل حافظه کوتاهمدت به بلندمدت ممکن است سالها طول بکشد. در این مدت حافظه پایدار نیست و فراموشی در توانایی ما برای عملکرد نقش مهمی دارد و راهی برای الویتبندی است. اطلاعاتی که نامربوط تلقی میشوند باعث بار شناختی بیش از حد میشوند. با این حال افراد زیادی هستند که توانایی ویژهای در یادآوری همه چیز دارند اما معمولا در یادآوری معنای آنها مشکل دارند.
۷) قدرت بویایی
بویایی میتواند انواع خاصی از حافظه را بیشتر از هر حس دیگری، از نظر تعداد وقایع یادآوریشده، دقت و جزئیات تا دوبرابر بیشتر تحریک کند. حس بویایی به طور کامل با حواس دیگر ما ادغام نشدهاست. در عوض ارتباط نزدیکی با بخشهای عاطفی مغز دارد. به همین دلیل است که حس بویایی در برانگیختن جزئیات احساسی یک خاطره بسیار خوب عمل میکند.
بو همچنین بر میل و رفتار نیز تاثیر میگذارد. مشاغلی که بوی محصولات خود را متصاعد میکنند مثل قهوه، شکلات، وافل و… میتوانند فروش خود را تا میزان زیادی افزایش دهند (۵۰ تا ۶۰ درصد در برخی آزمایشات). آزمایش دیگری نیز باعث شد فروش ۲۰۰ درصد افزایش یابد. این آزمایش شامل پخش بوی گلسرخ در بخش مردانه یک فروشگاه لباس، و بوی وانیل در بخش زنانه بود. تاثیر این دو، اثر معکوس داشت. اگرچه این دو بهطور متفاوتی بر مردان و زنان تاثیر میگذارد، اما عملکرد یکسانی ندارند. به عنوان مثال پخش بویی مانند بوی جنگل در نمایندگی فروش شاسی بلندها، احتمالا تاثیر متفاوتی نسبت به عطر وانیل خواهد داشت. همچنین هرچه بو پیچیدگی کمتری داشتهباشد (مواد تشکیلدهنده کمتر)، احتمال افزایش فروش آن بیشتر است.
۸) قدرت دید و فریب آن
محققان مغز، آزمایشی با قرار دادن رنگ قرمز بدونبو و بدونمزه در شراب سفید و چشیدن این شراب توسط افراد حرفهای انجام دادند. نتیجه این بود که همه شراب چشندگان فریب خوردند و تصور کردند که شراب قرمز واقعی است! بنابراین بینایی بر سایر حواس آنها غلبه کرد.
پدیدهای بهنام سندرم چارلزبونت باعث میشود برخی افراد چیزهایی را ببینند که وجود خارجی ندارند. این پدیده معمولا در هنگام عصر رخ میدهد و بیشتر در افراد مسن بهویژه کسانی که مسیر بینایی آنها آسیب دیده است بیشتر دیده میشود. با این حال تقریبا همه بیماران میدانند که توهماتشان واقعی نیست.
در این پدیده مغز در واقع نمیداند که هرچیزی کجاست، بلکه حدس میزند که کجا هستند. مغز این کار را تاحدی بر اساس تجربیات گذشته انجام میدهد و اطلاعاتی را که چشمها جمعآوری میکنند تجزیه کرده و فشار را روی بینایی فرد قرار میدهد.
اطلاعات به طرق مختلف فیلتر و دوباره بازسازی میشوند. همه این کارها تنها در یک چشم به هم زدن رخ میدهند. پردازش بصری تقریبا نیمی از تمام کارهایی که مغز ما انجام میدهد را به خود اختصاص میدهد و همین دلیلی است که چرا بینایی میتواند بر دیگر حسها غلبه کند.
افراد دچار قطع عضو گاهی اوقات حس میکنند که اندام قطع شده آنها هنوز سر جای خودش است درحالی در واقع نیست. یک فرد دچار قطع عضو، گاهی اوقات با تماشای حرکت اندام مقابل از طریق نورونهای آیینهای میتواند دریابد که اندام از دسترفته در حال حرکت است.
بینایی احتمالا بهترین ابزار برای یادگیری است. هرچه یک ورودی بصریتر باشد، احتمال شناسایی و به خاطر سپردن آن نیز بیشتر است. آزمایشات نشان دادهاند که افراد میتوانند چندین روز بعد از تماشای یک سری تصاویر، آنها را با دقت ۹۰ درصدی بهیاد بیاورند. حتی اگر هر تصویر را تنها ۱۰ ثانیه دیدهباشند. اما برای توضیح شفاهی همان تصاویر، یادآوری آنها حدودا ۱۰ درصد است. ارائههای متنی نیز بسیار کمتر از عکسها کارآمدند. زیرا مغز کلمات را بهعنوان تصاویر کوچک بهخاطر میسپارد. بنابراین تصاویر بسیار زیادی هستند که مغز باید برای یادآوری آنها را پردازش کند. اطلاعات تصویری نیز بدون توجه به اندازه آنها در جلب توجه و یادآوری نیز برتری دارند.
سوالات متداول
چه عواملی در عملکرد بهتر مغز موثر هستند؟
عواملی نظیر میزان خواب، توانایی در انجام چند وظیفه، یادآوری بهتر خاطرات و... در عملکرد بهتر مغز موثر اند.
0 دیدگاه