برای رسیدن به موفقیت نیاز به ۸۰ درصد عمل کردن و تنها ۲۰ درصد فکر کردن است!


تاحالا به این فکر کردهاید برای رسیدن به موفقیت در مسیر زندگی نیاز به چه تغییراتی داریم؟ منظورم را اشتباه برداشت نکنید؛ معلوم است که تفکر هوشمندانه روی رفتار ما حتی بیشتر از آنچه فکر میکنیم، تأثیر خواهد گذاشت. اما برای ایجاد یک تغییر محسوس بیشتر به چه چیزی نیاز داری؟ به نظر من در این مسأله بیشتر به فعالیت و عمل نیاز داریم.
حق با ارسطو بود که گفته «قبل از انجام هر کاری نیاز داریم، اول آن کار را یاد بگیریم. یادگیری ما نیز از طریق انجام آنها است.»
بین آنچیزی که الان هستید و چیزی که میخواهید در آینده باشید، یک قدم اصلی فاصله است. آن قدم هم چیزی جز فعالیت و تلاش مستمر نخواهد بود.
انتخاب اقدام مناسب، با مسئولیتپذیری، فداکاری و استقامت نیز ملازم است و بدون آنها معنایی ندارد؛ زیرا هیچکس بهتر از خود آدم نمیتواند او را به سمت جلو پیش براند.
بهجای اینکه به خودتان تلقین کنید قادر به انجام برخی کارها نیستید، به تمام فرصتها، عادتها، برنامهها و رفتارهای مناسب «بله» بگویید. با این کار میتوانید، پیشرفت خودتان در مسیر رسیدن به یک زندگی بهتر و موفق را تضمین نمایید.
برای رسیدن به موفقیت نیاز به خلق فرصتهای بیشتر، تمرین مدوام، خواندن کتابهای مناسب، یادگیری طولانی مدت و تفکر هر روزه به بهترینِ نسخهی خود خواهید داشت.
موفقترین افراد، آنهایی هستند که بیشتر و بیشتر تلاش میکنند؛ این افراد هر چه را که میآموزند، همان لحظه به کار میبرند و از آن استفاده مینمایند. وارِن بافتس یکی از کتاب خوانترین آدمها در زمینهی تخصصی خودش است. البته او همزمان تکنیکهایی که از مطالعهاش آموخته را در حرفهی خود (سرمایهگذاری) پیاده میکند.
نتیجهی این رفتار برای او، ایجاد تعادل بین عمل و تفکر بوده است. به همین دلیل هم توانسته عادتها، منش و برنامهی خود را توسعه دهد و در کسبوکار و زندگی شخصیش پیشرفت کند.
در یک جملهی کلیدی میتوان رمز پیروزی افراد را خلاصه کرد: «هر چه را یاد گرفتید، بهکار ببندید حتی اگر برایتان ناخوشآیند به نظر میآیند.»
افراد موفقِ عملگرا نسبت به یادگیری در فرایند فعالیت، ذهن بازی دارند. آنها از طریق تجربهکردن بهتر میآموزند و وقتی نکته یا دانش جدیدی مییابند، روی باورهای گذشتهشان تعصبی ندارند.

تلههای موفقیت عملگرایانه
به نظر جیمز کلیر یادگیری منفعلانه تنها هیچ بازدهی عملی نخواهد داشت؛ زیرا در این مسیر اگر چه شما دانش جدیدی کسب میکنید، اما روشی برای پیاده کردن آن در ذهن ندارید. در عین حال تمرین فعالانه یکی از بهترین روشهای یادگیری است. در این روش اشتباهات شما در حینِ عمل کردن، نکات مهم مسیر را برایتان آشکار میکند.
میتوانید در طول یک سال ۲۰۰ جلد کتاب بخوانید و دربارهی حجم اطلاعاتی که در طول این سال کسب کردهاید فکر کنید. اما اگر برای عملکردن وقت نگذارید، هیچتغییری در زندگیتان به وجود نخواهد آمد.
پس همواره به یاد داشته باشید موفقیت ۸۰ درصد به عمل کردن وابسته است و تنها ۲۰ درصد به دانش!
هر آنچه را آموختهاید وارد کارتان هم بکنید. از طریق کسب تجربه آگاهتر شوید و آنچه را که به نظرتان کارآمد آمده، در کارها نیز تکرار نمایید. فهم این نکته، مهمترین رمز رسیدن به اهداف خواهد بود.
سرعت بسیاری افراد در مسیر رسیدن به خواستههاشان بسیار کند است. دلیل آن هم میتواند، میزان پایین تجربهاندوزی این دسته از افراد باشد. برای مثال اگر قصد دارید مهارت نوشتنتان را ارتقا دهید، هر روز تمرین نگارش را در برنامهی خود قرار دهید.
بیشتر بخوانید: انگیزش تشویقی چیست و چگونه کار میکند؟
اگر میخواهید سلامتی خود را حفظ کنید، در اقتصاد پیشرفت کنید، روابط بهتری داشته باشید، آگاهتر شوید، حرفه و مهارت جدیدی بیاموزید، کارهایی که نتیجهی بهتری میدهند را دو برابر کنید. با تدبیرِ اقدامِ مستمر، میتوانید وضعیت کلی زندگیتان را هم بهبود بدهید.
در بازی زندگی با نشستن و فکر کردن دربارهی بهترین اقدام، هرگز به موفقیت نخواهید رسید. فرایند کسب موفقیت از دل تجربه کردن و آموختن از کارهای گذشته حاصل خواهد شد. عملگرایی میتواند حتی رفتار روزمرهی شما را هم ارتقا دهد.
حقیقتا باید گفت برای پیروزی هیچ راهِ میانبری وجود ندارد. نمیتوان یک شبه به آدمی باتجربه و عملگرا تبدیل شد. اما میتوان با تلاش مدوام به تمامی موانع غلبه کرد و مسیر پیشِ رو را ادامه داد.
هر چقدر که دوست دارید به اهدافتان فکر کنید. اما هرگز از یاد نبرید حرکت کردن هم لازم خواهد بود؛ چه این پیش رفتن دویدن باشد، چه راه رفتن و چه خزیدن. هر روشی را که انتخاب نمودید، به یاد بیاورید در مسیر رسیدن به آیندهی مدنظرتان باید رو به جلو رفت.
تمرین فعالانه باعث کسب مهارتهای واقعی و کاربردی برای زندگی میشود.
در کتاب ذهن تمرینگر نویسنده میگوید: «هرچیزی در زندگی که ارزش بهدست آوردن دارد، نیازمند تجربه و تمرین است. در حقیقت حتی خود زندگی هم چیزی جز یک فعالیت مستمر و تلاش طولانی مدت نیست؛ یک سعی بیپایان برای اصلاح حرکاتمان در این بازی. وقتی این خاصیت مکانیکی عمل کردن را درک کردید، یادگرفتن موارد جدید به یک فرایند بدون نگرانی، پر از لذت و آرامبخش تبدیل میشود؛ فرایندی که در تمام قسمتهای زندگیتان جا خوش کرده و نگاه شما را به تمام سختیهای زندگی تغییر میدهد.»

یاد گرفتن مهارت تلاش مدوام باعث تغییر در روند زندگی میشود. آموختن مهارت تفکرِ بهتر، شیوهی نگاهتان به زندگی را دگرگون میکند. هوش عملی چیزی جز توانایی تفکر و فعالیت بهطور همزمان نیست.
یاد بگیرید در هنگام کسب چیزهای تازه به دنبال لحظات لذتبخش، به جای فکر کردن به سختیها باشید. بهطور باورنکردنی دانستن این که شما در حال سعی برای ساختن آیندهتان هستید، باعث آرامش میشود؛ حتی اگر آهسته پیش میروید.
سخن پایانی
برای رسیدن به موفقیت و تغییر در زندگی، چهار پنجم تمرکزتان را روی تلاش و فعالیت بگذارید. تنها وقتی میتوانید انتظار بهنتیجه رسیدن را داشته باشید که اجازهی آزمون و خطا را به خودتان بدهید. از امروز تصمیم بگیرید به یک فرد فعال و کوشا تبدیل شوید تا به آنچه فکر میکنید، برسید.
0 دیدگاه