کسی میتونه کمکم کنه لطفا؟ + راههای مقابله با درد
حالت چطوره دوست من؟ آیا در شرایط سختی هستی؟ شاید یکی از عزیزانت فوت کرده. یا شاید هم به تازگی متوجه شدی که به یک بیماری ناعلاج مبتلا شدی. به هر حال اتفاق بدی در زندگیات افتاده و تو آمادگی ذهنی برای آن نداشتی. در این شرایط افسرده میشوی و در مورد آینده مطمئن نیستی. حتی شاید از خودت پرسیدی که آیا میتونم از این لحظه جون سالم به در ببرم؟!
با گذشت زمان با افرادی آشنا شدی که سعی کردند به تو انرژی بدهند. فکر میکنی کمکت کردند؟ در نگاه اول شاید اینطور به نظر برسد. وقتی با آنها هستی، احساس میکنی زندگی ارزشش را دارد و تصور میکنی که میتوانی از سختیها عبور کنی و زندگیت را از سر بگیری. مشتاق بهبودی هستی و دردهای خود را پشت سر میگذاری. حتی برای اینکه بر مشکلات غلبه کنی، برنامهریزی میکنی.
میتوانی ورق را برگردانی؟
نه بدون درد. گاهی اوقات آسمان تاریک میشود و در نیمههای شب فقط خودتی و خودت. تمام افکار منفی ذهنت را به خود مشغول میکنند و هر لحظه احتمال میدهی منفجر شوی!
حالا این وسط از خودت میپرسی آیا کسی این درد را با تو احساس میکند؟ اصلا کسی به تو فکر میکند؟ شاید آنها به تو اهمیت بدهند، ولی متاسفانه نمیتوانند درد را با تو احساس کنند. مرا ببخش اگر با این حرفها ناراحتت میکنم. حقیقت این است که به کسی نیاز نداری که بتواند به تو کمک کند تا دردت را تحمل کنی، بلکه به کسی نیاز داری که بتواند احساس تو را بدون تحت تاثیر قرار گرفتن آن تغییر دهد. دوستانت مجبور نیستند درد تو را احساس کنند. این توقع را هم نداشته باش. گریهی آنها با تو کمکی به شاد بودن تو نمیکند، در عوض باید خودت شخصا برای رهایی از آن درد و رنج تلاش کنی.
«ما باید درد را در آغوش بگیریم و از آن به عنوان سوخت سفرمان استفاده کنیم.»
کنجی میازاوا
«این چیزیست که در مورد درد وجود دارد، باید احساس شود.»
جان گرین
فرض کن تو و دوستانت درد را به یک دلیل و در یک لحظهی مشخص تجربه میکنید. میزان درد برای هر یک از شما متفاوت است. شدت آن بالا و پایین میشود و گهگاهی تغییر میکند. درد یک احساس ذهنی و شخصی است که اثربخشی متفاوتی دارد.
در اینجا چند توصیه برای مقابله با درد آمده است:
به خودت کمک کن
«زخمهایت را به خرد تبدیل کن.»
اپرا وینفری
«شما هرگز نمیدانید چقدر قوی هستید تا زمانی که قوی بودن تنها انتخاب شما باشد.»
باب مارلی
- احساسات خود را برای یک متخصص سلامت روان توضیح بده. قبل از اینکه کاملا گم شوی از آنها کمک بگیر.
- وقتی تنها هستی و احساس افسردگی میکنی با فردی که فکر میکنی به تو کمک میکند از آن عبور کنی، تماس بگیر. افراد خوب و زیادی وجود دارند که میخواهند به دیگران کمک کنند. سعی کن دوستیهای عمیق و صمیمی ایجاد کنی تا فردی را داشته باشی که بتوانی روی او حساب کنی.
- سعی کن با تمام روشها و ابزارهای ممکن (درمان، مدیتیشن، ورزش و …) سلامت روان خود را تقویت کنی.
- آرام بگیر. سعی و اصرار نکن که لحظات بد را به لحظات شاد تبدیل کنی. به اتفاقات بد زمان بده. دلیل آن را بفهم و آن را دست کم نگیر. به آرامی آن را پشت سر بگذار و زندگیات را دوباره شروع کن.
همهی ما لحظات بدی در زندگی داشتهایم که درد را با تمام وجود احساس کردهایم. نفس کشیدن برایمان سخت بوده و احساس کردهایم که سپیدی روز را نمیبینیم. درک میکنم اگر به هر دلیل کوچک و بزرگی نخواهی زندگی کنی. اما شب، همیشه شب نمیماند. دست خودت را بگیر و بلند شو..
0 دیدگاه