حانیه خانی در
زندگی
۶ راهکار برای غلبه بر اهمال کاری؛ کار امروز به فردا میفکن
همهی ما قبلا سابقهی تأخیر در انجام کارهایمان را داشتهایم؛ مثلا مجبور بودیم یک کار مهم را به سرانجامی برسانیم، اما تا دقیقهی ۹۰ نتوانستیم به سمت آن کار برویم. سرانجام کارمان را در آخرین زمانِ تحویل، کامل کردیم اما در این وسط نیز زمان زیادی تلف شد. علاوهبر آن، این اهمال کاری باعث میشود حجم زیادی از اضطراب را در طول کار کردن تجربه کنیم.
طفره رفتن از مواجه با مشغلهها شاید ابتدا بیضرر بهنظر میآید. اما اگر در طولانی مدت به آن نگاه کنیم، میفهمیم با ترک این رفتار میتوانستیم کارهای بیشتری را به پایان برسانیم. البته نباید حالا برویم و غرق در پشیمانی شویم. با غلبه بر اهمال کاری، تمایل ما برای انجام رفتارهای مفید بیشتر و قابلِ مدیریت میشود.
بیشترین ضربهای که کوتاهی در وظایف به ما میزند، در کسبوکارمان خواهد بود. اما هدف ما در این مقاله ارائهی راهکاری برای حل این مشکل در تمام زندگی است؛ نه تنها کسبوکار. چرا که سستی و بیانگیزی مثل ویروسی است که در همهجا منتشر میشود. اما با به کار بستن روشهای زیر، میتوان تغییر را شروع کرد.
۱. تغییر عادتها؛ اولین قدم برای شکست اهمال کاری
اگر میخواهیم با انرژی و اشتیاق فراوان سراغ وظایفمان برویم، در وهله اول باید سراغ مدیریت و تغییر عادتهایمان بیاییم. به تعویق انداختن وظایف روی سطح انرژی ما تأثیر زیادی گذاشته است و ساخت عادتهای جدید، میتواند بسیار کمک کار باشد. برخی از این عادتها عبارتند از:
اصلاح برنامه خواب و غذا
هنگامی که به میزان کافی بخوابیم و مواد مغذی لازم به بدنمان برسد، سطح انرژی بدنی و روانی ما نیز بالاتر میآید. در نتیجه خواهیم توانست حتی از پس بسیاری از کارهای مشکل نیز بر بیاییم؛ یا حداقل چنین حسی پیدا میکنیم. اگر چه به نظر برخی این حرف کلیشهای است، اما همیشه جوابگو بوده.
تمرین، تمرین و تمرین
برای افزایش بهرهوری همچنین نیاز به تمرینهای مدیریت بدن و ذهن داریم. این تمرینات سادهتر از آنی هستند که جای نگرانی باشد، تنها باید انجامشان داد. اینکه چه روشی را انتخاب کنید (مدیتیشن، یوگا یا…) به انتخاب خودتان خواهد بود. تنها نکتهی مهم نتیجهبخش بودن آن برای غلبه بر حس اهمال ورزیدن است.
۲. گزارش پیشرفت؛ حواسمان به خودمان باشد
مسئولیتپذیری، ما را در مسیر تبدیل شدن از یک فرد کاهل به یک فرد خلاق قرار خواهد داد. وقتی قرار باشد به کسی وضعیتمان را گزارش کنیم، بیشتر تمایل داریم تا از به تعویق افتادن کارها جلوگیری نماییم. بهعلاوه گزارش دادن به دیگران، به آنها فرصت میدهد میزان پیشرفت ما را بسنجند. البته آن شخصِ دیگر، میتواند حتی خودِ ما باشد و این بسته به روحیات هرکسی دارد.
مسألهی قابل توجه دیگر دربارهی انتخاب شخص گزارشگیرنده، نوع کارهایی است که در آنها اهمال کاریم. برای موارد شغلی احتمالا مدیر یا رهبر گروه، ما را پایش میکند. اما اگر کسی وجود ندارد تا به صورت مستقیم به او گزارش دهیم، باز هم جای نگرانی نیست. میشود از یکی از آشنایان خواست از ما گزارش روزانه بخواهند.
دربارهی موارد شخصی، مثلا بررسی موفقیت در رژیم کاهش وزن، یک دوست صمیمی یا همسر میتوانند ناظران خوبی باشند. جدا از آنکه ممکن است آنها با ما همراه شوند، حداقل موفقیت ما را در رسیدن به اهداف بررسی میکنند. گزینهی بعد در چنین مواردی، استفاده از نرمافزارهای کالری شمار و قدم شمار خواهد بود.
۳. ایجاد حس اهمیت؛ شوخی نداریم
خیلیهامان اسم سخنرانیهای تد را شنیدهایم. عنوان پربینندهترین سخرانی تد در یوتیوب «درون ذهن یک استاد اهمال کاری» بود. تیم اوربن در این سخنرانی با شوخطبعی و چندین مقایسه مرتبط، به تشریح ذهن یک فرد کاهل پرداخته است. آن سخرانی اگر چه پربیننده بود، اما برای ما یک نکته از همهی موارد مهمتر است. اوربن بیان میکند:
هیچ چیزی مانند ایجاد ضرورت نمیتواند اشخاص غفلتورز را به حرکت وا دارد.
ذهن برخی از خوانندگانِ این مطلب به سمت تاریخ تحویل پروژهها رفته. درست حدس زدید، هیچچیز مانند این مسأله نمیتواند حس ضرورت را برای ما ایجاد نماید. اگر به دوران مدرسه برگردیم، به تکالیف کلاسی میرسیم. اگر چه در طول هفته فرصت انجام آنها را داشتیم، اما نوشتن تکلیف را به شب آخر موکول میگردیم.
برای پایان دادن به این چرخه، باید درونمان حس اهمیت و ضرورت را ایجاد کنیم.
وقتی همهی روشهای انگیزهبخشی شکست میخورند، استفاده از مشوقها یک راه نیرومند برای مقابله با حس رخوت است. میتوانیم به خودمان وعده بدهیم با پایان این کار در وقت مناسب، به خودمان استراحت کافی خواهیم داد. یا اینکه اگر همین کار را تمام کنیم، طول روز آزاد خواهیم بود. این روش شبیه سیاست هویج و چماق است، اما در نهایت با کمک هویج، کارمان به سرانجام میرسد.
۴. کارها را خرد کنید؛ اندک اندک جمع گردد…
یکی از مثالهای تیم اوربن در آن سخنرانی، تز دانشگاهی خودش بود. او چندین ماه برای انجام یک پروژهی ۹۰ صفحهای وقت داشت، اما حتی یک قدم هم برای آن برنداشت. تنها وقتی که ۳ روز به پایان زمان تحویل کار کلاسی مانده بود، کار را شروع کرد.
احتمالا او شبهایی پرکار و بدون خواب را از سرگذرانده باشد. اما اوربن برای جلوگیری از فشار و اضطراب، کارهای بزرگ را به بخشهای ریزتر تقسیم کرد. ما نیز اگر کارهای اصلی را به بخشها قابلمدیریت تقسیم کنیم، میتوانیم برای قسمت کوچک یک زمان پایان تعریف نماییم. اینطور آن پروژه راحتتر پیش میرود.
بیاییم به این مثال توجه کنیم. فرضا کسی مجبور است ۹۰ صفحه مطلب را در طول ۳ ماه بنویسد. سادهترین روش، نوشتن ۱ صفحه در هرروز است. این کار به نظر ممکن میآید و تعیین محدودیت زمانی، میتواند در کار او حس فوریت ایجاد کند.
۵. همهچیز به اندازه، حتی استراحت!
اهمال گرایی تنها در بازههای طولانی مدت اتفاق نمیافتد. میتوانیم حتی انجام یک کار را به پایان روز یا آخرِ همان ساعت عقب بیندازیم. شاید خیال کنیم این میزان اندک تنبلی تأثیر چندانی ندارد، اما با این روش انجام یک کار چندین برابر طول میکشد و بهرهوری، بسیار کاهش مییابد.
بیشتر بخوانید: با تکنیک گوجه فرنگی، زمان تو مشتته!
با این اوصاف، علت اصلی اهمال ما در طول روز چه چیزی است؟ برای بسیاری افراد این مسأله از تمایل زیاد برای پرسه زدن در شبکههای اجتماعی یا بازی کردن، نشأت میگیرد. اگر در طول روز مداوم دست به موبایل باشیم، ناچار انجام کارها را هم تا آخر روز به تعویق میاندازیم.
با ادامهی این چرخه، همیشه زمان زیادی از دست خواهیم داد.
بهجای توجه به موبایل یا سایر عواملی که حواس ما را پرت میکنند، برای زمانهای استراحتمان برنامهریزی کنیم. بعد از پایان وقت استراحت هم، تنها تمرکزمان را روی کار بگذاریم و سراغ موبایل یا حتی درست کردن عصرانه نرویم. در نتیجه به جای اینکه اجازه دهیم همیشه و همه کجا وقتمان تلف شود، حداقل از انجام پروژهها پیش از رسیدن زمان استراحت، مطمئن خواهیم شد.
۶. تجسم اهداف
همهی ما در زندگیمان هدفها و آرزوهایی داریم . با این حال تنها برخی از افراد، با ابتکار عمل به دنبال رسیدن به آنها هستند. یکی از موارد مهم هم برای برآورده شدن این آرزوها، غلبه بر اهمال کاری است.
یکی از راههای شکست این غولِ بیشاخ و دم در راه دستیابی به اهداف، تصور هدفها است. این کار به سادگی نصب یک عکس خانوادگی روی دیوار اتاق خواهد بود. تصور مداوم آرزوها باعث میشود تا همیشه انگیزهای برای ادامه دادن راهمان داشته باشیم؛ حتی وقتی که ناخودآگاهِ آدم میخواهد او را به عقب برگرداند.
سخن پایانی
با شکست دادن روحیه مسامحهکاری، میتوانیم کارهای بیشتری را به سرانجام برسانیم. این مسیر مانند سفری طولانی است، اما همین اقدامات کوچک به طرز شگفتانگیزی حس موفقیت و ماجراجوییِ درونی را افزایش میدهند. حتما از پس این مسأله هم برخواهیم آمد، شک نکنید.
0 دیدگاه