چگونه خوشحالتر از خواب بیدار شویم؟
زمانی که از خواب بیدار میشوید اولین کاری که انجام میدهید چیست؟ به طور کلی در لحظات پس از بیداری چه از نظر روحی چه از نظر جسمی چه احساسی دارید؟
تا چند وقت پیش به سوال اول اینگونه پاسخ میدادم که «لعنت به صبح زود بیدار شدن» و پاسخم به سوال دوم نیز «درد و نا امیدی از خودم و از دنیا» بود. بنابراین میشود گفت که من در جهنمی زندگی میکردم که عمدتا از شعلههای ذهنی خودم ساخته شده بود.
در اواخر سال ۱۳۹۹، اتفاقی در درون من رخ داد که پس از آن توانستم زندگیام را به گونهای بسازم که عاشق آن شوم. قدردانی من برای هر ذره از بهبودم بسیار زیاد است. اکنون ماموریت من این است که همه چیزهایی که آموختهام را به دیگرانی که اکنون مثل من قبلی هستند ارائه دهم. پس در ادامه هر آنچه به دردتان میخورد و مفید است را بردارید و باقی را به حال خود رها کنید.
سحر و جادوی صبحگاهی
بیایید باهم راحت باشیم! من میتوانم به اندازه جهنم بداخلاق باشم. قبل از اینکه به صورت جدی روند بهبود خود را شروع کنم، به نوعی این ایده را داشتم که معنویت باید جدی و رسمی باشد. اما اینطور نیست رفیق! این عقیده تنها یکی از بسیاری از موانعی بود که برای رسیدن به جایی که بتوانم تمرین معنوی واقعا معتبر خود را انجام دهم، سر راهم قرار داشت.
اما یکی از موانعی که قبلا هرگز ندیده بودم و برایم شادی میآورد، شعبده بازی بود. اما من آن را تمرین معنوی مینامم. این تمرینی است برای فهمیدن اینکه همه چیز، مطلقا همه چیز انرژی است. و خبر خوب اینکه این انرژی را میتوان دستکاری کرد. اما من برای دستکاری انرژی افراد خاص، به خودم زحمت نمیدهم بلکه بیشتر مشغول دستکاری انرژی خودم هستم. انرژی خودم و انرژی موجود در فضایی که اطرافم را احاطه کرده است.
همچنین باید از ایده «روتین» به عنوان چیزی پیچیده و مرگبار که به زبانی بود که من بلد نبودم، غلبه میکردم. در حالی که این ایده در بسیاری از مراسمات اجرا میشود، من نمیخواهم روزها و شب هایم با آن سپری شود. اما این ایده مرا به آخرین نکته در این مقدمه رساند. تشریفات! لازم نیست در شب و در تاریکی با شمع و سرود خواندن این آیین را اجرا کنید. بلکه آن را میتوان در هنگام صبح و با یک فنجان نوشیدنی گرم و روی باز و خندان نیز انجام داد.
چیزی که من در جستجوی معنوی خود کشف کردم، که صادقانه بخواهم بگویم از تلاش برای احساس شادی یا حداقل احساس درد آنقدر شدید که از شدت آن میخواستم بمیرم نشات گرفته بود، این است که در تلاش برای خودسازی، عادات بدی ایجاد کرده بودم و آرامش نداشتم. و اگر میخواستم شادی دست نیافتنی را پیدا کنم، باید آن عادات بد را با عادات خوب جایگزین میکردم.
عادت کردن؟ تشریفات؟ یا هرچیز دیگر
وقتی شروع کردم که به عادات خودم با چشمی عینی و دلسوزانه نگاه کنم، به وضوح آشکار بود که شروع هر روزم با خلق و خوی بد، مسخره است و باید تغییر میکرد. بنابراین با کمی آزمایش و تحقیق کردن، اکنون مجموعهای از عادات صبحگاهی دارم که هر روز بی وقفه انجام میدهم. این عادات بخش مهمی از جادوی من هستند و به همین دلیل آنها را یک آیین میدانم. اگر شما یکی یا همه آنها را پذیرفتید، به شما اجازه میدهم با خیال راحت آنها را هر طور که دوست دارید بنامید. تمرین معنوی شما میتواند با مواردی باشد که نیازهای شما را برآورده کند.
به عنوان یک صحبت متفرقه، ممکن است مانند من تعجب کنید که آیا منظورم این است که این کارها را به محض اینکه چشمهایم را باز میکنم و قبل از اینکه پاهایم به زمین بخورد داخل رختخواب انجام میدهم یا خیر؟ پاسخ این است که من از جای خود بلند میشوم، حمام میروم، به حیوان خانگیام رسیدگی میکنم، نوشیدنی صبحگاهیام را درست میکنم و میخورم، سپس مدیتیشن میکنم و هر وقت هم که هوا خوب باشد نوشیدنیام را برمیدارم و در فضای آزاد مدیتیشن انجام میدهم. پس میتوان گفت این مجموعه کارها را به عنوان اولین کار در ۱۰ دقیقه اول پس از بیدار شدن انجام میدهم.
انجام روتین (در ۴ مرحله آسان)
مرحله ۱) مدیتیشن
۱ــ یک تایمر را روی ۹۰ ثانیه تنظیم کنید.
۲ــ صاف بنشینید، چشمان خود را ببندید و ۳ نفس عمیق و بلند از شکم خود بکشید.
۳ــ نوری شفاف و متحرک را تجسم کنید که درون شما میدرخشد، از ستون فقرات شما عبور میکند و از دنبالچه خارج میشود. به زمین زیر پای خود توجه کنید و تصور کنید که نور در زمین در حال حرکت است. میتوانید آن را مانند یک طناب کششی یا مانند ریشههای یک درخت تصور کنید.
۴ــ هرچیزی را که انتخاب کردید، تصور کنید که به مرکز زمین میرود و به هسته جامد ماده یعنی قلب زمین میپیچد. به خودتان اعتراف کنید که برای تسلط بر دنیا مستقر و آماده هستید.
مرحله ۲) ضربه زدن
ضربه زدن یک چیز عجیب و آسان است که علم هنوز کاملا آن را درک نکرده است. اما برای افراد زیادی در موقعیتهای متنوع مفید بوده است. براساس اصول طب سوزنی، ضربه زدن راحت است. نقاط خاصی از بدن وجود دارند که میتوانید روی آنها ضربه بزنید و برای هر نقطه یک کلمه رمزی آرامش بخش را انتخاب کنید و تکرار کنید.
من دوست دارم به آن به عنوان یک مراسم جادویی فکر کنم که مانند یک مکانیسم قفل و کلید بر روی سیستم عصبی و انرژی ما عمل میکند. یکی از چیزهای جالب در مورد آن این است که با وجود X (x میتواند شامل تند زدن قلب، ترس از چیزی و غیره باشد) من کاملا خودم را دوست دارم و میپذیرم.
هر روز صبح پس از انجام تمرین مدیتیشن، این کلمه رمزی کوتاه اما تاثیر گذار را تکرار کنید تا کم کم روی زندگی و باور شما تاثیر بگذارد و باعث تغییر در کل زندگیتان شود.
مرحله ۳) دعای محافظتی
دو تمرین محافظ وجود دارد که من روزانه و در صورت نیاز به عبور از موقعیتهای استرس زا، به عنوان بخشی از مراسم صبحگاهی خود انجام میدهم. به این صورت که چند لحظه را صرف تصور این میکنم که تمام بدنم توسط یک سپر نوری درخشان احاطه شده است و فقط چیزهایی را که مفید هستند از خود عبور میدهد.
مرحله ۴) تکان دادن
من درمورد استفاده از تمرینات ذهن آگاه (سوماتیک) برای کمک به پردازش و رهاسازی آسیبهایی که در بدن ما ذخیره شدهاند، مطالب زیادی نوشتهام. رقص و یوگا نمونههای خوبی هستند و حتی میتوانند در تنظیم مجدد عصب واگ و کمک به تنظیم مجدد سیستم عصبی مفید باشند.
در ادامه یک ابزار جدید به شما معرفی میکنم. تکان دادن!
مطالعاتی وجود دارند که نشان میدهند تکان دادن بدن به صورت آگاهانه و هدفمند، به تمام اعضای بدن در سطوح مختلف کمک میکند.
پاداش؛ وقتی بدن خود را تکان میدهید، ممکن است احساس احمقانهای به شما دست دهد اما سرگرم کننده است و به ستون فقرات، مفاصل و انرژی کلی شما کمک میکند و عصب واگ شما نیز فعال میشود. برای اولین بار در ربع قرن زندگیام، با انجام مراحلی که ذکر شد، اکنون خوشحال از خواب بیدار میشوم. در حالی که تا چند وقت پیش اصلا فکر نمیکردم که ممکن باشد! با این تفاسیر، چه به کارهای باطنی که انجام میدهم اعتقاد داشته باشید و چه نداشته باشید، تمرکز ذهنتان بر محافظت از خود و حفظ انرژی ارزشمندتان برای تقویت اعتماد به نفس شما بسیار مفید است. پس چرا آن را امتحان نمیکنید؟!
0 دیدگاه