حانیه خانی در
زندگی
از سلامت روان خود در برابر رسانهها مراقبت کنید + ۵ راهکار عملی
بیشتر رسانههای اجتماعی ابزارهایی فوقالعاده برای بروز خلاقیت و افزایش ارتباطات هستند و روزانه مطالب بسیاری به ذهنها وارد میکنند؛ اما تا بهحال دقت کردهاید که خروجی این رسانهها چه هستند؟
بله دقیقا؛ شما به همان اندازه که چیزی یاد میگیرید و خوش میگذرانید، انرژی از دست میدهید. اما فکر میکنید باید چه کار کرد تا از سلامت روان خود در برابر این ابزارها مراقبت کنیم؟ اگر برای این مقاله زمانی درنظر گرفتهاید پس حتما درگیری ذهن شما هم همین است. با ما همراه باشید تا ۵ راه برای محافظت از سلامت روان در برابر رسانههای اجتماعی را با هم بخوانیم.
رابطه رسانههای اجتماعی و سلامت روان
خداروشکر برای هیچکداممان پوشیده نیست که گشتوگذارهای بیوقفه در این شبکهها چقدر مضر است و تا چه اندازه وقت و زندگی ما را تلف میکند.
یک مطالعه در آمریکا نشان داد ۵۸٪ از مردم بر این باورند که رسانههای اجتماعی بر سلامت روان خود تاثیر منفی میگذارد. حالا شایعترین این تاثیرات منفی عبارتند از: اضطراب (۶۴%)، افسردگی (۵۶%)، نارضایتی از زندگی (۵۲%)، ترس از دست دادن و تنهایی (۵۲%) و مشکلات مربوط به بدن (۵۱%).
در مطالعهای دیگر که توسط ExpressVPN بر روی نسل Z (زومرها) انجام شد،به این نتیجه رسیدند که رسانههای اجتماعی بر شادی ۸۶% از آنها تاثیر منفی دارد!
حالا دیگر عزت نفس، اضطراب و افسردگی بماند…
حتی اگر به پیجها دقت کنید میبینید که بسیاری از ستارگان هالیوود مانند آنجلینا جولی و یا خیلی از خوانندگان مانند سلنا گومز و… مدتهاست که از این شبکهها فاصله گرفتند و از سلامت روان خودشان مراقبت میکنند.
اما سوال اینجاست که:
چطور هنگام استفاده از این شبکهها، از سلامت روان خود مراقبت کنم؟
مشکل ۱:
شما در حال مقایسه خودتان با دیگران هستید
خب این رایجترین و در عین حال ناخودآگاهترین مشکل در رسانههای اجتماعیست. کاملا ناخودآگاه، چرا؟ چون ممکن است شما در زندگی واقعیتان اصلا حسود نباشید، اما به مرور زمان وقتی میبینید دیگران کارهایی میکنند که شما انجام نمیدهید، حس بدی پیدا میکنید و ذهنتان درگیر میشود. همین میشود مقایسه غلط!
مثلا میخواهید دخترتان را به مدرسه ببرید و میبینید که اصلا حاضر نیست از تخت بیرون بیاید و شما با ذهنی آشفته وارد فضای مجازی میشوید تا حواستان را پرت کنید. همان لحظه میبینید که دوستتان عکس دخترش را همراه با وسایل لاکچری مدرسهاش پست کرده و در عکسی دیگر صبحانهی لاکچریشان را!
یا میبینید که دوستتان در مدت کوتاهی به ۵k فالوور رسیده است. همان آرزوی شما که حدودا یک سال دارید برایش تلاش میکنید.
با این که دارید او را تشویق میکنید و از این که به موفقیت رسیده است خوشحالید، اما ته دلتان مشغول مقایسه هستید.
حالا این مثالها همینطور بهسادگی بسط پیدا میکنند. هر چه بیشتر در آنها بگردید هم بیشتر میشوند. از مسافرت رفتن همکارتان گرفته تا خوردن یک قهوه در خانه!!
راه حل:
شما ابتدا باید بدانید که این عکس تنها یک نانوثانیه از یک زندگی بزرگ است!
من حدودا یک سال پیش با دوستم و خانوادهاش برای گردش به اطرف رفته بودیم. نمیدانید چقدر اوضاع آشفته شده بود و همه ما درگیر و ناراحت بودیم. اما ناگهان در کمال ناباوری یک عکس دسته جمعی با خانوادهاش گرفت و آن را بهسرعت در پیجش پست کرد. هر کسی از بیرون نگاه میکرد حتما تصور روزی پر از شادی را داشت، اما در حقیقت هیچ چیز جز تلخی از آن روز به یاد من نمانده!
مقایسه، دزد شادی است.
توماس ادیسون
یک نصیحت از من را همیشه به یاد داشته باشید. همیشه فردی جذابتر، خوشبختتر، شادتر و پولدارتر از شما وجود دارد. همیشه.
برای این که دست از مقایسه خود با دیگران بردارید و در نهایت احساساتی مانند حسادت، قضاوت، ترس و یا حس انتقادی نداشته باشید، باید آنچه را که برایتان مهم است کاملا روشن کنید. تنها راه برای قوی بودن همین است که ارزشها، آرمانها و رویاهایتان قویتر از دیگران و عکسهای اینستاگرامیشان باشند.
اما اگر فکر میکنید ارزش خاصی در زندگیتان ندارید بهشدت توصیه میکنم مدتی را صرف تفکر در مورد آنچه برای شما مهم است و آنچه برای زندگی خود میخواهید کنید. برای این موضوع پیشنهاد میکنم مقاله هدف گذاری به روش اسمارت (SMART) را مطالعه کنید.
در این باره پیشنهاد میکنم نگاهی هم به کتابهای مارک منسون بیندازید. چرا که حتما با خواندن آن به درجهای میرسید که کارهایی دیگران انجام میدهند چندان شما را آزار نمیدهند. برای آشنایی بیشتر با این فرد و کتابهایش میتوانید از طریق ویکیپدیا اقدام کنید.
با این حال، اگر دیدید این حسادتها همچنان ادامه دارند باید کمی بیشتر درموردشان فکر کنید! چطور؟
این حسادتها گاهی اوقات یک چراغ قرمز است که روی چیزی که میخواهید یا به آن نیاز دارید چشمک میزند. اگر متوجه شدید اغلب به آن دوستانتان که از ماجراجوییهای جدید لذت میبرند یا دائم در سفر هستند حسادت میکنید، شاید این نشانهای باشد تا بگوید که شما هم به یک سفر نیاز دارید. یا اگر به عکسهایی که دوستتان با همسرش پست میکند حسادت میکنید، شاید این نشانه میخواهد بگوید که عمیقتر روی رابطهتان کار کنید.
خلاصه که از این احساسات بهعنوان انگیزهای برای بهبود زندگیتان استفاده کنید.
مشکل ۲:
شما در حال هدر دادن زمانتان هستید
یک ثانیه گوشی را برمیدارید تا به دوستتان پیام دهید… واو ۴ ساعت گذشته است.
طبق یک نظرسنجی متوجه شدیم میانگین زمانی که هر فرد در شبکههای اجتماعی میگذراند امسال به دو ساعت و ۲۷ دقیقه در روز خواهد رسید. که این بالاترین عددی است که تاکنون ثبت شده است.
البته بهطور متوسط، نوجوانان ۸ تا ۱۲ ساله پنج ساعت و ۳۳ دقیقه و نوجوانان ۱۳ تا ۱۸ سال هشت ساعت و ۳۹ دقیقه را در این رسانههای اجتماعی سپری میکنند. این ساعات به معنای واقعی کلمه بیشتر از یک شغل تمام وقت است!
علاوه بر این، یک آمریکایی بهطور متوسط ۹۶ بار در روز، یا هر ۱۰ تا ۱۲ دقیقه یک بار تلفن خود را چک میکند. ما روزانه ۲۶۱۷ بار گوشی خود را لمس می کنیم و به طور متوسط ۱۵۰ بار گوشی خود را باز میکنیم، البته گاهی این عدد به بیش از ۵۰۰۰ بار هم میرسد!
وقتی بحث اعداد آغاز میشود تازه میفهمیم که با چه فاجعهای مواجه هستیم؛ خب حالا برویم سراغ راه حل.
راه حل
بیایید روراست باشیم، چرخیدن در شبکههای اجتماعی گاهی واقعا مفید است؛ اما خب به مطالبی که یاد میگیریم و نحوه استفادهمان هم بستگی دارد. پس ما باید استراتژیک باشیم.
سادهترین راه این است که برای خودتان زمان تعیین کنید. مثلا گوشی را روی نیم ساعت کوک کنید و همین که صدا داد، شما هم گوشی را کنار بگذارید.
اما اگر میخواهید این کار را برای فرزندتان انجام دهید، بهترین کار تعیین زمان برای استفاده از هر برنامه است. برای این کار پیشنهاد میکنم این لینک را مطالعه کنید تا با تنظیم زمان برای هر برنامه آشنا شوید.
اما موضوع دیگر این است که سرگرمی دیگری برای این ساعات پیدا کنید. چه؟ سرگرمی؟ من اینقدر کار دارم که وقت هم کم میآورم!
خب این عالیست. لیستی از کارهایی که همیشه میگفتید من وقت ندارم تهیه کنید و آنها را به اهدافی تبدیل کنید که باید در این ساعت انجام دهید.
برای این که ذهنتان باز شود من هم کمی پیشنهاد به شما میدهم. خواندن کتاب، شرکت در کلاسهای آموزشی، گذراندن وقت با خانواده، رفتن به باشگاه، برنامهریزی برای راهاندازی کسبوکارتان و یا هر فکر و ایده خاص دیگری.
مشکل ۳:
شما احساس تنهایی و انزوا میکنید
واقعا خندهدار است که این تعداد آدم اطراف ما هستند، اما اینقدر احساس تنهایی میکنیم؟
ما اکثر اوقات احساس میکنیم که دیگران ما را کنار گذاشتهاند، تنها هستیم، ارتباطاتمان با همه قطع شده است و یکجورایی اختلال فومو داریم!
- خبر خوب این که نگران نباشید، همه همین حس را دارند.
- خبر بد هم این که تمامش بخاطر همین شبکههای اجتماعی است!
راه حل
ارتباطات واقعی پیدا کنید! بله بههمین سادگی. گاهی راهحلها واقعا سادهتر از آنچه ما فکر میکنیم هستند. مثلا میتوانید به پارک محلهتان سر بزنید و در گروههای ورزشی شرکت کنید، کلاسها و یا فرهنگسراهای اطراف خانهتان را بررسی کنید و ببینید چه کلاسهایی برای ارائه دارند.
دفعه بعد که تلفنتان را در دست گرفتید و میخواستید وارد اینستاگرام شوید، دست نگه دارید و به مخاطبان گوشیتان سری بزنید. مطمئن باشید دوستان قدیمی فراوانی پیدا میکنید که مدتهاست خبری ازشان ندارید.
مشکل ۴:
شما بدون فکر در این شبکهها میچرخید
زمان پر کن! اصطلاحی که برای مشکل شماره ۴ خیلی مناسب است. ما وقتی از خانه بیرون میرویم قصد خاصی داریم. مثلا میرویم دانشگاه، محل کار، خرید و… اما استفاده از شبکههای اجتماعی تنها به یک عادت مخرب تبدیل شده و حتی نمیدانیم از کجا آمده است.
راه حل
تمرینات ذهن آگاهی انجام دهید. نه من از شما نمیخواهم که مدیتیشن کنید. (اگرچه این هم ایده بدی نیست) ذهن آگاهی در اینجا به این معناست که از کاری که میخواهید انجام دهید آگاه باشید. یعنی هر بار که گوشی خود را برمیدارید به این فکر کنید که میخواهید در آن چه کنید؟
اینجا متوجه میشوید که چقدر بیدلیل و صرفا از روی عادت گوشیتان را برمیدارید. خلاصه که عادتتان را شناسایی کنید. شاید همیشه روشن بودن اینترنت دلیل بر چرخیدن الکی در اینترنت باشد. مثلا برای شما اعلان میآید، از روی عادت آن را چک میکنید و ساعتها همان جا باقی میمانید.
مشکل ۵:
شما دائم افکار منفی دارید
تقریبا از آن سالی که کرونا شروع شد همه ما بیشتر از همیشه درگیر این چرخه منفی شدیم. این که وارد اینستاگرام میشویم تا کمی آرامش پیدا کنیم، اما هر بار با کلی انرژی منفی بیشتر برمیگردیم.
قیامت ما را در یک «چرخه باطل منفیگرایی» به دام میاندازد که به اضطراب ما دامن میزند.
دکتر آملیا آلدائو، روانشناس بالینی
دست خودش هم نیست، طبیعتش است که همیشه به دنبال تهدیدها باشد تا از ما محافظت کند، اما نمیداند که درواقع چقدر دارد به ما صدمه میزند و سلامت روان خودمان را به خطر میاندازد. اما موضوع اینجاست که ذهن ما فقط تا حد مشخصی میتواند این اطلاعات و تهدیدها را تحلیل کند و اگر بیشتر از آن محتوا به مفز وارد شود دیگر هنگ میکند و همه چیز را تیره و تار میبیند.
مثلا صد سال پیش مردم فقط از طریق روزنامهها میتوانستند اخبار شهرشان را بخوانند، دویست سال پیش فقط اخبار اطرافیانشان را داشتند؛ اما حالا چطور؟ ما هر لحظه در مقابل انبوهی از اطلاعات و اخبار بد و مخرب هستیم.
راه حل
آگاهانه آنچه را میخوانید انتخاب کنید. با خودتان روراست باشید و ببنید که چه اکانتها و پیجهایی باعث میشوند که حالتان خوب نباشد؟ یا احساساتی چون حسادت، قضاوت، غم، عصبانیت، وحشت یا نگرانی به شما میدهند؟ در لحظه آنها را آنفالو کنید.
خب حالا باید برعکس آن هم عمل کنید تا بتوانید از سلامت روان خود مراقبت کنید. ببینید با چه پیجهایی حس خوب میگیرید؟ کتاب، خنده، موسیقی، گل، مطلب آموزشی، خوراکی؟ یا هر چیز دیگری که به ذهنتان میرسد را انتخاب کنید و تعدادی پیج در این باره فالو کنید.
0 دیدگاه