حانیه خانی در
زندگی
۴ عادت بسیار مؤثر برای افزایش خودآگاهی
خودآگاهی چیزی نیست که با آن متولد شده باشیم، بلکه برای رسیدن به آن نیاز به تمرین و برنامهریزی داریم. بهترین تمرین در این زمینه هم، ایجاد عادتهای تأثیرگذار خواهد بود. در این مطلب ۴ مورد از عادتهای افراد دارای سطح بالای آگاهی را بررسی کردیم که میتوانیم با استفاده از آنها، این ویژگی را درون خودمان افزایش دهیم.
۱. هر چه کنجکاوتر، بهتر
افراد خودآگاه دربارهی ذهنشان بسیار کنجکاوند و میخواهند از اتفاقات دورن آن اطلاع یابند. این دسته آدمها بسیار دربارهی افکار و الگوهای فکریشان اندیشه میکنند.
در اصطلاحِ روانشناسی به این روش فراشناخت گفته میشود. فراشناخت یعنی ما متوجهایم در حال تفکر به چیزهایی هستیم و میتوانیم، کیفیت و کاربرد این افکار را تجزیه و تحلیل کنیم.
برای اینکه بیشتر متوجه مطلب شویم، بیایید روند عمومی افکار را نگاه کنیم. یک فرد ممکن است این طور توضیح بدهد: «من بسیار نگران شدم و نمیتوانستم به اتفاقات بدی که ممکن است رخ بدهند، فکر نکنم. اما قبل از اینکه متوجه بشوم، به من حملهی پانیک دست داده بود.»
در واقعیت، خودمان انتخاب میکنیم نگران چیزی باشیم، نه اینکه چیزی ناگهان باعث این اتفاق شود. در الگوی فکریمان، این رفتار به یک عادت تبدیل شده و ما را به سمت حجم زیاد اضطراب و فشار روانی میبرد. اما بدون تفکر و دقت دربارهی مسیر تفکرات، به نظر میآید این احساسات کاملاً ناخودآگاه سراغ ما میآیند.
از آن طرف اما اگر تفکر دربارهی اندیشههامان به یک عادت تبدیل شود، میفهمیم نگران بودن هم در واقع یک انتخاب و عمل (مانند سایر رفتارهای ما از جمله خوابیدن، نشستن و…) است. در نتیجه با تمرین مداوم خواهیم توانست از این اتفاق جلوگیری یا حداقل شدت آن را کم کنیم.
آن کسی که به دنبال بیرون میگردد آخر به خواب فرو میرود. اما کسی که درونش را میجوید، بیدار خواهد شد.
کارل یونگ
۲. بازخوردگیری؛ آنچه تو میبینی، شاید من نمیبینم
برای رسیدن به خودآگاهی باید با فروتنی قبول نماییم، همیشه نمیتوانیم بهتنهایی خودمان را دقیق بررسی کنیم.
همچنین لازم است بدانیم بهترین راه برای شناخت واقعیتر خودمان، کمک گرفتن از نگاه دیگر افراد خواهد بود. البته چندان کار عجیبی مقابلمان نیست و تنها باید سؤال کنیم. بیایید سراغ این چند موقعیت برویم.
- فرض کنیم کسی سر کارش دچار تنشهای زیادی است. این فرد میتواند سراغ یکی از همکاران مورد اعتمادش برود و از او بخواهد، نظرش دربارهی این وضعیت را صادقانه بیان کند.
- کسی مداوما از همسرش میشنود که به او توجهی نمیکند. آن شخص باید از سایر نزدیکانش نیز بپرسد، آیا به نظر آنها شنوندهی خوبی هست یا نه.
- یا بیایید یک موقعیتی که سراغ بسیاری از ما آماده را بررسی کنیم. کسی نسبت به زندگیش احساس نارضایتی میکند. از طرف دیگر به نظرش برخی شرایط عامل این مسأله هستند، اما در این مسأله اطمینان کافی ندارد. باید به چنین شخصی گفت، بهتر است یکی از افراد صمیمی زندگیاش را پیدا کند و دربارهی رفتارها و تصمیمهای زندگیش با او حرف بزند.
اما چرا خیلی اوقات از دیگران درباره خودمان نظر نمیخواهیم؟ زیرا میترسیم که نظرات منفی دریافت کنیم.
یکی از دستور العملها برای غلبه به این ترس، تکرار کردن جملات زیر است:
آیا بهتر است اکنون یک نقد کوچک را بشنوم یا سالهای زیادی با تردیدهای آزاردهنده یا خودخوری سپری کنم و با کاستیهای واقعیم آشنا نشوم؟
همان طور که گفتیم یکی از راههای مفید برای افزاش خودآگاهی، شنیدن نظر دیگران دربارهی خودمان است. اما برای انجام این کار نیازمند توانایی تحمل نظرات منفی یا انتقاد و جلوگیری از فرو رفتن به لاک دفاعی خواهیم بود.
تا زمانی که جرأت فراموشی ساحل را ندارید، نمیتوانید در افق دریا شنا کنید.
ویلیام فالکنر
۳. دو گوش و یک زبان
وقتی بحث به خودآگاهی میرسد، نمیتوانیم تنها روی حرف خودمان حساب کنیم. البته که خود-انعکاسیِ آگاهانه، بهخودیخود مشکلی ندارد و میتواند تا حدی در این مسیر به ما کمک کند. ولی این روش بهتنهایی برای تبدیل شدن به انسانی آگاه کافی نخواهد بود. دلیل آن هم جنبه اجتماعی وجود ما و ساختار یادگیری ذهنمان است؛ زیرا حتی یادگیری اولیه ما انسانها، از طریق مشاهده رفتار یکدیگر انجام میپذیرد.
از اولین کلماتی که در کودکی به زبان میآوریم تا هنگام فارغ التحصیلی از دانشگاه، بیشتر دانستههایمان را از طریق ارتباط اجتماع کسب مینماییم؛ همانطور که کودک کلمات والدینش را تقلید میکند، همان طور هم دانشجویان سخنان استادانشان را تقلید میکنند.
اساسا رسیدن به خودآگاهی یک تلاش جمعی است.
البته اگر صرفا در کنار دیگران باشیم هم، باعث اتفاق خاصی نخواهد شد. بلکه آنچه به ما کمک خواهد کرد، ارتباط واقعی با سایر مردم از طریق گفتگو است؛ برای کسب آگاهی نیازمند به مهارت گوش کردنِ عمیق و واقعی هستیم. همچنین در حین گوش سپردن به دیگران، باید به مدیریت افکار آن لحظهمان نیز بپردازیم.
البته اینکه در حین شکلدهی به ایدههای شخصیمان، واقعا هم به حرفهای دیگران با توجه کامل گوش کنیم، کار سختی است. در نتیجه تبدیل شدن به یک شنوندهی خوب، بیشترْ نیازمند کنارگذاشتن عادات بد است.
۴. قضاوت ممنوع؛ هراحساسی فقط یک احساس است.
اینکه مردم به راحتی خودشان را قضاوت میکنند همیشه تعجبآور بوده است؛ بهویژه دربارهی عواطف و احساسات که کنترل مستقیمی هم بر روی آنها ندارند.
هیچ معنایی ندارد بابت یک چیزی ناخودآگاه، دربارهی خودمان حکم اخلاقی صادر نماییم. به همین دلیل هم در نظام قضایی هیچکس به خاطر تجربهی حس خشم، به زندان فرستاده نمیشود. ما تنها در صورت ارتکاب یک عمل ناشی از احساساتمان که منجر به آسیب به دیگران شود، مجازات و محکوم میشویم.
ما تنها میتوانیم رفتارمان را کنترل کنیم، نه عواطفمان را.
بیایید نگاه دقیقتری به بیمعنایی قضاوت احساساتمان بیندازیم؛ کاری که برخیمان هنوز هم مداوما انجامش میدهیم.
- به خودمان میگوییم چون عصبانی شدیم، پس انسان بدی هستیم.
- چون به جای احساس اطمینان مضطربیم، خودمان را نقد میکنیم.
- به دلیل تجربه غم و ناامیدی بهجای خوشبینی، به خودمان برچسب ضعف میزنیم.
هیچ وقت شده بهخاطر داشتن موی قهوهای، چشم سبز یا حتی یک پدر معتاد دیگران را قضاوت کنیم؟ نه! چون آنها در این باره اختیاری نداشتهاند. پس چرا بابت چیزهای خارج از اختیارمان، همیشه خودمان را سرزنش میکنیم؟!
اما میل به محاکمهی احساسات نه تنها سودی نخواهد داشت، بلکه ما را از رسیدن به آگاهی نیز دور میکند. اگر هم این را رفتار دوباره و دوباره نیز تکرار کنیم، دیگری انرژی برایمان نخواهد گذاشت.
راه حل مسأله تنها مشاهدهی احساسات بدون هیچ ارزشگذاری و قضاوتی خواهد بود. برای شروع نیز میتوان توصیف احساسات را به یک عبارت ساده و کوتاه خلاصه کرد.
کلمات مهماند. مهمترین کلمات هم همانهاییاند که به خودمان میگوییم.
دیوید تیلور
پس اگر احساسات ناخوشایند سراغمان آمد، به جای نادیدهگرفتن یا اغراق دربارهی آنها، مانند کودکان تنها حسمان را به سادگی (مثل نمونههای زیر) بیان میکنیم.
- من عصبانیم.
- من ترسیدهام.
- من غمگینم.
- حس گناه به من دست داده.
- احساس تنهایی میکنم.
- به خودم افتخار میکنم.
وقتی این شیوهی بیان احساسات (عبارات ساده و کوتاه به جای ارزشگذاری آنها) عادت ما شود، خواهیم دید نسبت به تمام این عواطف دید روشنی پیدا میکنیم. در ادامه نیز میتوانیم، با روشی سالم به همهی آنها پاسخ بدهیم.
سخن آخر
در این مطلب چهار ترفند برای افزایش خودآگاهی بیان شد: ۱. کنجکاوی دربارهی افکار ۲. دریافت بازخورد از دیگران ۳. گوش دادن به جای حرف زدن ۴. قضاوت نکردن احساسات. امیدوارم با استفاده از این نکات آرامش، شادی و آگاهی بیشتری در طول زندگی تجربه کنید.
0 دیدگاه