حانیه خانی در
سلامت
چرا مردم در روز تولدشان افسرده میشوند؟ + راهکارهایی برای مقابله با افسردگی روز تولد
فکر میکنم اکثر ما کم و بیش با این حس افسردگی روز تولد آشنا هستیم. روز تولدمان را دوست نداریم و احساسات مختلف باعث میشوند این روز آنطور که باید خوشحالکننده نباشد. شاید هم شما از آن دسته افرادی هستید که در روز تولدتان مهمانی بزرگی برگزار میکنید و هیچ چیز نمیتواند شادی شما را خراب کند.
اگر اینطور است که خوش به حالتان! اما اگر جزو دستهی اول هستید، این مطلب برای شماست. باید بدانید که شما تنها نیستید. احساسات مختلفی به تولد وصل شدهاند: هیجان، شادی، ناامیدی، عصبانیت، ناراحتی و البته افسردگی. برخی افراد حتی درجهی بالایی از غم و اندوه را تجربه میکنند؛ در صورتی که باید این روز، روز خاص آنها باشد. فکر میکنید چرا؟
افسردگی روز تولد
اگر چنین چیزی را تجربه نکرده باشید ممکن است فکر کنید اغراق میکنم. اما باید بدانید که افسردگی روز تولد یک چیز واقعیست. به توصیف مورگان ماندریوتا، نویسندهی سلامت روان:
افسردگی روز تولد به احساس ناراحتی، بیتفاوتی یا بیعلاقگی نسبت به جشن گرفتن یا فکر کردن به تولد اشاره دارد.
اغلب اوقات این افسردگی موقتی است. معمولا از چند ماه قبل از تولد فرد شروع و مدت کوتاهی پس از آن کم میشود. با این حال گاهی اوقات وضعیت روانی آنها در درازمدت بدتر میشود، به خصوص اگر تنها باشند یا تصور کنند که تنها هستند. این در مطالعهای روی افراد هفتاد و پنج ساله و مسنتر از آن نشان داده شد. از ماه قبل از تولد تا ماه بعد از آن، میزان خودکشیها افزایش مییابد.
نشانهها
از دو ماه قبل تا دو ماه بعد از روز تولدتان مراقب موارد زیر باشید:
- افزایش خستگی و نداشتن اشتیاق
- غم و اندوه زیاد؛ در موارد شدید، افکار آسیب رساندن به خود و یا خودکشی
- پارانویا و اضطراب خفیف
- از دست دادن اعتماد به نفس و عزت نفس
- مشکل در تمرکز و وسواس در روز تولد
- از دست دادن اشتها
- درد جسمی
این علائم تا حد زیادی شبیه به علائم مشاهده شده در افراد با افسردگی بالینی است. اگر مشکوک شدید که چرا یکی از عزیزانتان آنطور که باید در روز تولدش خوشحال نیست، حواستان به این موارد باشد.
علتهای افسردگی روز تولد
موارد زیر شایعترین علل افسردگی روز تولد هستند.
تاریخچهی بیماری روانی:
این مورد تظمینشده نیست، اما افراد مبتلا به افسردگی اغلب از تولد خود متنفر هستند. بعدا با جزئیات بیشتری به این موضوع میپردازیم، اما تولدها اغلب باعث کاهش عزت نفس میشوند. افراد افسرده تقریبا همیشه عزت نفس پایینی دارند. در نظر داشته باشید که افراد مبتلا به اضطراب اجتماعی از تعامل با دیگران فرار میکنند و از طرفی تولد باعث میشود آنها بیشتر با دیگران صحبت کنند. در نتیجه میتوانید متوجه شوید که چرا این افراد در روز تولدشان فشار زیادی تحمل میکنند. دکتر ارنستو به نقل از ماندریوتا میگوید:
«افسردگی روز تولد میتواند با سایر اختلالات سلامت روان مانند افسردگی یا اضطراب مرتبط باشد. برای افرادی که سابقهی افسردگی دارند، عجیب نیست که در روز تولد خود نیز غمگین بودن را تجربه کنند.»
انتظارات زندگی:
تا بیست سالگی انتظار میرود اولین شریک زندگی خود را پیدا کرده باشید. تا بیست و پنج سالگی باید یک شغل دائمی و پردرامد داشته باشید. در بیست و هشت سالگی باید ازدواج کرده باشید. تا سی سالگی باید میلیونر شده باشید و این لیست تا همیشه ادامه دارد. حالا تصور کنید در سی و پنج سالگی شما مجرد هستید و در یک شغل موقت کار میکنید. این وضعیت شاید باعث شود نخواهید سر و کلهی سی و شش سالگی پیدا شود.
همه چیز در مورد اعداد است و این اعداد و ارقام هستند که حال ما را بد میکنند. اگر انتظارات را برآورده نکنیم احساس شکست میکنیم. در نتیجه عزت نفس ما دچار مشکل میشود.
مواجهه با مرگ:
این یک حقیقت است که با گذشت هر روز از زندگی، یک روز به مرگ نزدیکتر میشویم. تولدها یادآور قدرتمندی از این موضوع هستند. پس طبیعی است که با افزایش سن در روز تولدتان احساس ترس کنید. یک مطالعه نشان داده است که افراد با سابقهی فشار خون بالا در روز تولدشان بیشتر در معرض سکتهی مغزی یا حملهی قلبی هستند. این مطالعه همچنین به زنی اشاره میکند که در تولد هفتاد و پنج سالگی خود دچار اضطراب بسیار شدیدی شد. فکر میکنید چرا؟ مادر او در هفتاد و پنج سالگی فوت کرده بود. این نمونهی کاملی از قدرت ضمیر ناخودآگاه است!
درونگرایی:
شاید شما فردی درونگرا هستید که فقط میخواهد تنها بماند. برخی افراد به همین دلیل از تولد خوششان نمیآید. آنها سعی میکنند تعداد کمی از اطرافیان تاریخ تولدشان را بدانند. در صورتی که مثلا دوستشان تولد بزرگی ترتیب دهد و افراد زیادی دعوت باشند، روز تولد برایشان جهنم میشود! آنها مجبورند از «تولدت مبارک – ممنونم – چطوری – خوبم – تو چطوری»های بیشماری عذاب بکشند.
زمانبندی بد:
ممکن است عزیزی فوت کرده باشد، از کار اخراج شده باشید و شریک زندگیتان شما را رها کرده باشد. بین همهی اینها دوستانتان به شما میگویند خوشحال باشید چون تولدتان است. خندهدار نیست؟ در این موقعیت روز تولدتان آخرین چیزیست که به آن فکر میکنید. در مقایسه با فاجعهای که رخ داده اصلا به چشمتان نمیآید. شما احساس افسردگی میکنید. شاید فردی درونگرا با سابقهی بیماری روانی باشید که الان مجبور است با مرگ عزیزی کنار بیاید و برای شکستش ناراحت باشد.
این مثال کمی زیادهرویست اما حتما متوجه منظورم میشوید. گاهی اوقات شرایطی پیش میآید که آنقدر قلبتان پر از درد است که جایی برای خوشحالی تولد باقی نمیماند.
درمان و طرز برخورد با افسردگی روز تولد
هیچ دفترچه راهنمایی در این زمینه برای شما تدارک دیده نشده! اما میتوانید با انجام برخی کارها با آن مقابله کنید.
اولین مورد این است که چشم خود را از تصویر بزرگ بردارید و فقط روی همان روز تمرکز کنید. یک دفتر بردارید و آنچه را که در یک سال انجام دادهاید بنویسید. چه اتفاقات خوبی برای شما افتاده است؟ بدیهای آن چه بوده؟ روی احساسات تمرکز نکنید. فقط اجازه دهید آن دفتر آنچه را که از سر گذراندهاید ثبت کند. اگر هم فکر کردن به آینده شما را وحشتزده نمیکند، میتوانید آنچه را که میخواهید در ۳۶۵ روز آینده انجام دهید، بنویسید.
اگر میخواهید کمی زیادهروی کنید، میتوانید یک روز از دسترس بقیه خارج شوید و کل روز را در تنهایی بگذرانید؛ یا با شخصی نزدیک و عزیز. گاهی اوقات مردم از تولد خود بیزارند، زیرا در تولد سالهای قبل اتفاق دردناکی رخ داده است. اگر بخواهید تولدتان را به دور از آدمهای دیگر سپری کنید، این حق شماست.
آنطور که دوست دارید عمل کنید و با خود مهربان باشید. این کار میتواند دعوت کردن خود به یک بستنی باشد! حتما لازم نیست کارهای بزرگی انجام دهید. لازم نیست یک مهمانی بگیرید و صد نفر را دعوت کنید. مجبور نیستید رستورانی گرانقیمت رزرو کنید. خودتان را برای تفریح تحت فشار نگذارید. فقط به این دلیل که جامعه از شما انتظار انجام کاری را دارد به این معنی نیست که برای شما مناسب است. در برخی نقاط هندوستان بعد از مردن شوهر، از زن انتظار میرفت در آتش بپرد و بمیرد؛ چون زن فقط برای شوهرش زندگی میکند. شوخی نمیکنم! نفرتانگیز و غیرقانونی بود اما قبلا این اتفاق میافتاد. نکته این است که انتظارات جامعه از خودتان را نادیده بگیرید. آنچه را که میخواهید انجام دهید.
این روز، روز شماست. شما میتوانید هر کار که خودتان دوست دارید انجام دهید؛ باشه؟
بیشتر از این وقتتان را نمیگیرم..
درک میکنم که بنا به هر دلیلی در این روز شاد نباشید. من هم تا همین دو سه سال قبل، در روز تولدم عمیقا خوشحال نبودم. نمیگویم الان دیگر کاملا این روز را دوست دارم؛ اما سعی میکنم کاری هرچند کوچک برای خوشحالی خودم انجام بدهم. شما هم شروع کنید.
میتوانید این روز را به مادر عزیزتان هم تبریک بگویید. ^_^ هرچه باشد او کسیست که شما را در این روز به دنیا آورده است؛ آن هم در حال مبارزه با دردی که سرسختترین مردان را هم از پا در میآورد! این زیبا و قابل ستایش است.
0 دیدگاه