حانیه خانی در
زندگی
چگونه با نوشتن ماندگار شویم؟ + ۳ روش ساده برای نوشتن محتوای تاثیرگذار
تا چه اندازه «نوشتن محتوای تاثیرگذار» دغدغهی شماست؟ فکر میکنید چه چیزی یک مقالهی معمولی را از یک مقالهی عالی جدا میکند؟
خب، چند نکتهی کلیدی وجود دارد. در واقع تعداد زیادی نکته هست، اما به نظر یک فرد صاحبسخن که در ادامه او را معرفی میکنم، ۳ نکته وجود دارد که برای نوشتن محتوای تاثیرگذار حیاتی هستند.
آقای آدریان درو یک استاد نیست، کتابی منتشر نکرده یا در جدول پرفروشها قرار نگرفته است. با این حال تجربهی زیادی در دنیای نشر دارد. نشریهی خودسازی او بیش از یک سال است که ماهانه میلیونها خواننده را جذب میکند. از اولین روز سال ۲۰۱۸، کار او شناسایی محتوای باکیفیت و قرار دادن آن در مقابل خوانندگان بوده است.
او به همراه تیمش، صدها مقاله و مطلب را در هفته بررسی و بهترینها را برای انتشار انتخاب میکند. با انجام این کارها به این نتیجه رسید که یک سری موارد باعث کیفیت یک محتوا میشوند یا برعکس، آن را نابود میکنند.
در جهانی که میلیونها نفر در سرتاسر آن مینویسند، مهم است که ما به عنوان نویسنده یاد بگیریم که چگونه برجسته باشیم. بر اساس تجربیات جناب آدریان درو، ۳ نکتهی زیر شما را به چند سلاح ادبی مسلح میکند. پس بهتر است شروع کنیم..
۱- آن را ساده نگهدارید
خیلی از ما به اشتباه برای خاص و متمایز کردن کارمان، به کلمات پیچیده و جملات طولانی متوسل میشویم تا باهوش به نظر برسیم. اما باید این را در ذهنتان حک کنید که این سادگی است که یک نوشته را عالی میکند نه پیچیدگی.
کتاب «مزرعهی حیوانات» یا «۱۹۸۴» را خواندهاید؟ اگر هم نخوانده باشید، احتمالا اسمشان را شنیدهاید! نویسندهی این آثار مشهور، آقای جورج اورول، استاد ساده نگهداشتن است. او هرگز برای جلب احترام خوانندگانش کار پیچیدهای در نوشتن انجام نداد. در عوض، او فقط آنچه را که باید گفته شود، نوشت. نه کمتر و نه بیشتر!
به قول خود او،
«نثر خوب باید شفاف باشد، مانند شیشهی یک پنجره.»
او در ادامه فهرستی از نکات مختصری را در مورد نحوهی ساده نوشتن ارائه کرد. فقط تعدادی از آنها را باهم میخوانیم:
- هرگز از یک کلمهی طولانی، در جایی که کلمهای کوتاه جواب میدهد استفاده نکنید.
- اگر امکان حذف یک کلمه وجود دارد، همیشه آن را حذف کنید.
- اگر میتوانید معادل عامیانهی کلمات را در نظر بگیرید، هرگز از عبارتهای خارجی، کلمات علمی یا اصطلاحات استفاده نکنید.
وقتی خوانندگان شما نمیتوانند کلماتی که نوشتهاید را بفهمند، نوشتن یک محتوا با پیامی فوقالعاده قدرتمند چه فایدهای دارد؟
به عنوان یک نویسنده، هدف ما این نیست که گستردگی دایرهی واژگان خود را به رخ خوانندگان بکشیم و آنها را حیرتزده کنیم! ما فقط میخواهیم به سادگی پیامی را به ذهنشان منتقل کنیم و شاید شیوهی فکر کردنشان را کمی قلقلک دهیم.
البته که ما میتوانیم در نحوهی تحویل این پیامها تاثیر بگذاریم. میتوانیم از تشبیههای دوستداشتنی، حکایتهای جذاب و شوخیها برای نشان دادن تواناییهای خود استفاده کنیم. اما این شیوهها فقط باید به هدف کلی کار ما کمک کنند. یعنی؟ به اشتراک گذاشتن افکار و ایدههایمان. آنها باید داستان ما را تقویت کنند، نه اینکه به جاده خاکی منحرف شویم.
حدس بزنید نکتهی بسیار مهم دیگر که ممکن است فراموشمان شود چیست؟ برای ارضای ایگوی خود ننویسیم! ضروری است که به خود یادآوری کنیم که چرا مینویسیم. برای به اشتراک گذاشتن خرد یا چیزهای دیگر؟
پس، به قول جک کرواک، نویسندهی کتاب «در راه»:
«یک روز کلمات مناسب را پیدا خواهم کرد و آنها ساده خواهند بود.»
درس اول: یک نوشتهی خوب ساده، دقیق و مختصر است. مسائل غیر پیچیده را بیش از حد پیچیده نکنید. آموزش دهید، گیج نکنید. بدون سختی الهامبخش باشید.
۲- با خوانندگان ارتباط برقرار کنید
چه چیزی باعث میشود که عاشق یک داستان شویم؟ این شخصیتهای آن است. بله، این شخصیتها ممکن است با توصیفهای زیبا و صحنههای خیرهکننده همراه باشند. اما مهمتر از همه، این خود شخصیتها هستند.
پس چه چیزی باعث میشود که عاشق آن شخصیتها شویم؟ خب به طور معمول، ما با شخصیتهایی ارتباط عمیق برقرار میکنیم که بتوانیم آنها را درک کنیم و یا شخصیتهایی که آرزو داریم روزی مثل آنها شویم.
«مردم افرادی را دوست دارند که یا شبیه خودشان هستند و یا شبیه کسی که دوست دارند به آن تبدیل شوند.»
وقتی عاشق شخصیتهای داستانهایی میشویم که میخوانیم، اغلب به این دلیل است که میتوانیم به نحوی با آنها ارتباط برقرار کنیم. چه پیروز باشند یا شکستخورده، ما شخصیت خود را در گفتار، اعمال و ارزشهای آنها میبینیم. به معنای دیگر، ما احساس میکنیم که در سفر آنها نقشی داریم. پس به نتایج تصمیمات آنها دلبسته میشویم.
خب شاید بپرسید همهی اینها چه ربطی به خوب نوشتن دارد؟ به عنوان نویسنده، وظیفهی ما ایجاد ارتباط بین خود و خوانندگان است. ما این کار را با گفتن داستان، پرسیدن سوال و خطاب قرار دادن خواننده انجام میدهیم. این ارتباط باعث میشود آنها سرمایهگذاری کنند و به شنیدن آنچه ما برای گفتن داریم، علاقمند باشند.
وقتی مینویسیم، میتوانیم بیشتر مراقب باشیم که با کسانی که برایشان مینویسیم ارتباط برقرار کنیم. اما چگونه این کار را انجام دهیم؟ خب، چند روش وجود دارد که به خوبی به این هدف کمک میکند.
۱- یک شخصیت جالب یا الهامبخش را معرفی کنید
میتوانید از چهرههایی مثل مالکوم ایکس، ارسطو و حتی شخصیتهای ساختگی مانند تامی شلبی در سریال Peaky Blinders کمک بگیرید! استفاده از یک انسان واقعی برای کمک به روایت ایدههای خود، چه از طریق آموزههای آنها و چه از طریق داستان شخصی، به خواننده یک رهبر میدهد تا از آن پیروی کند. این میتواند به ویژه زمانی مفید باشد که شما شخصا صلاحیت صحبت در مورد موضوعی را ندارید؛ مثلا به علت نداشتن خرد یا تجربه.
۲- با مشکلات خوانندگان خود ارتباط برقرار کنید و درک متقابل نشان دهید
عباراتی مانند «من دقیقا میدانم چه احساسی دارید.» یا «ما همگی آنجا بودیم.» نشان میدهند که شما قبلا جای خوانندهی خود بودهاید. به ویژه اگر یک نویسندهی فریلنسر هستید، از این روش استفاده کنید. از خود همدردی نشان دهید. به خوانندگان بگویید که میدانید کجا هستند و شروع کار چقدر سخت است. سپس از طریق تجربیات خود به حل مشکلاتشان کمک کنید. انجام این کار به آنها نشان میدهد که شما حقهباز و فریبکار نیستید و درست مثل آنهایید!
۳- داستان بگویید
همانطور که گفتیم، ما اغلب با شخصیتهای ساختگی ارتباط برقرار میکنیم؛ زیرا خود را در داستان آنها میبینیم. شما میتوانید از داستانهای خود برای رسیدن به همین هدف استفاده کنید. به اشتراک گذاشتن داستانهای متواضعانه و موفقیتهای شخصی به خوانندگان شما میفهماند که شما یک پیشگو نیستید. یک انسان هستید با عیبهای مختلف که زندگی را همانطور که هست تجربه میکنید.
درس دوم: ارتباط برقرار کردن با خواننده برای برجسته کردن کار شما حیاتی است. انجام این کار باعث میشود مخاطبان شما احساس کنند که شما دقیقا مانند آنها هستید و بینتان اعتماد شکل بگیرد.
۳- به دنبال ارائهی ارزش باشید
این قرص تلخی برای بلعیدن است! اگر به دنبال ارائهی ارزش در نوشتههای خود نیستید، اصلا نباید بنویسید. نوشتن محتوا برای مردم فایدهای ندارد مگر اینکه واقعا تلاش کنید که چیزی به آنها اضافه شود. این موضوع در تمام زمینههای تولید محتوا صادق است.
افراد زیادی برای پول مینویسند. نوشتن محتوای تاثیرگذار زمانی نتیجه میدهد که برای کمک به مردم باشد. این تنها راه برجسته و ماندگار شدن است.
آقای آدریان درو میگوید که ارائهی ارزش زیربنای همهی کارهاییست که او در طول حرفهی نویسندگیاش انجام داده است. حتی زمانی که بدون دریافت پول مشتری جذب میکرده، تمرکز او بر ارائهی ارزش بوده است.
باید بدانید که اگر به دنبال پول باشید، نه تنها تواناییهای شما را برای یافتن آن مختل میکند، بلکه توانایی شما برای ایجاد محتوای باکیفیت را هم از بین میبرد. محتوایی که از دل میآید، همیشه محتوایی که موجودی بانک را در اولویت قرار میدهد را شکست میدهد.
هر محتوایی که منتشر میکنید باید چیزی به مخاطبان شما ارائه دهد. شاید مقالهی شما فقط برای پنج دقیقه سر آنها را گرم کند. اما همین هم باید به آن فرد ارزشی اضافه کند. اگر محتوای شما با هدف ارائهی ارزش نوشته نمیشود، انتظار نداشته باشید که تاثیر ماندگاری بر روی مخاطبانتان بگذارد.
آدریان درو میگوید: «وقتی مینویسم، به دنبال این هستم که یکی از این دو چیز را به مردم بیاموزم: یا چگونه شادتر زندگی کنند و یا چگونه در نویسندگی شغلی داشته باشند. این ارزشیست که من ارائه میکنم. من این مقالات را برای کسب درآمد نمینویسم. نیازی هم به آن ندارم. من برای بخشیدن مینویسم و هرچه میلم به این کار شدیدتر میشود، کیفیت محتوایم هم بهبود مییابد.»
اگر میخواهید در هنگام نوشتن اثری ماندگار از خود برجای بگذارید، روی بخشیدن تمرکز کنید. شما چه چیزی برای ارائه دارید؟ چه دیدگاه و بینشهای منحصر به فردی متعلق به شماست؟ چه دانش و حکمتی دارید که میتوانید از آن به دیگران ببخشید؟ اگر برای یافتن جواب مشکل دارید، از توصیهی بنجامین فرانکلین کمک بگیرید:
«یا چیزی بنویس که ارزش خواندن داشته باشد، یا کاری انجام بده که ارزش نوشتن داشته باشد.»
و یک جمله از هنری دیوید ثورو را آویزهی گوشمان کنیم:
«چقدر بیهوده است که وقتی برای زندگی قیام نکردهاید، بنشینید تا بنویسید.»
اگر صادقانه شک دارید که آیا به عنوان نویسنده ارزش کافی برای ارائه دارید یا نه، شاید به اندازهی کافی زندگی نمیکنید. در هر جنبهای از زندگی درسهایی برای آموختن وجود دارد. اگر چیزی برای نوشتن ندارید، یاد بگیرید که بیشتر زندگی کنید. سپس به دنبال ایجاد ارزش از طریق کلمات و تجربیات خود باشید. مطمئنا میتوانید قبل از اینکه بتوانید ارزشی ارائه دهید هم بنویسید. اما فقط وقتی از طریق نوشتههایتان چیزی به دیگران بخشیدید، میتوانید تاثیر ماندگاری داشته باشید.
درس سوم: هر زمان که مینویسید ارزشی واقعی ارائه دهید. اگر برای بخشیدن نمینویسید، به سادگی تاثیری بر خوانندگان خود نمیگذارید. آنچه منحصربهفرد شماست را ارائه دهید. اگر هنوز آن را پیدا نکردهاید، به جستجوی خود ادامه دهید.
خلاصهی کلام..
در دنیایی که همه میخواهند به یک تولیدکنندهی محتوا تبدیل شوند، تاثیرگذار بودن هرگز سختتر از این نبوده است. چیزی که ما را به عنوان یک نویسنده متمایز میکند، توانایی ما در ارائهی داستانهای ساده، جذاب و واقعی به کسانیست که بیشتر به شنیدن آن نیاز دارند.
شما میتوانید با کمک این ۳ اصل کلیدی تغییر بزرگی در نوشتههای خود ایجاد کنید. نوشتن محتوای تاثیرگذار شاید آنقدرها هم دشوار نباشد، اگر ساده بنویسید، با خوانندگان ارتباط برقرار کنید و به دنبال ارائهی ارزش باشید.
0 دیدگاه