۱۳ معیار بازاریابی محتوا یا Content marketing که نباید از دست داد!


چگونه میتوان موفقیت بازاریابی محتوا را اندازهگیری کنیم؟این سؤال یکی از سؤالات پرتکرار در بحث محتوا است. از طرفی این پرسش بسیار بهتر از مواردی مانند «بازاریابی محتوایی من چه زمانی کار میکند؟» یا «چند نمونه خوب از بازاریابی محتوا؟» هستند.
اغلب افرادی که در حوزه بازاریابی محتوا کار میکنند، فکر میکنند که این سنجش، براساس تصورات ذهنی میسر است.
اما اصلاً این طور نیست. زیرا معیارهای بسیار واقعی و خاصی وجود دارد که به ما نشان میدهد محتوای شما چقدر خوب عمل میکند.
اما مراقب باشید. همچنین معیارهای دیگری وجود دارد که میتواند بیش از آنکه ارزشمند باشد، حواس شما را از اصل موضوع پرت کند.
به همین دلیل است که در این راهنمای بازاریابی محتوا، ما قصد داریم با ارزشترین معیارهای بازاریابی محتوا را برای ارزیابی عملکرد محتوایتان به شما یاد دهیم. در پایاناین مقاله جانویس، دقیقاً خواهید فهمید که چگونه موفقیت محتوای تولید شده خود را اندازهگیری کنید.
همچنین توصیه میکنیم مقاله « ۳۰ نکته مهم برای سئو بهتر» را نیز در کنار این مطلب جانویس مطالعه نمایید.
۱۳ معیار مهم برای ردیابی عملکرد محتوا
معیار ۱. ترافیک
ترافیک مهمترین معیار است زیرا همه چیزهایی را که بعد از آن میآیند را به وجود میآورد، مواردی مانند: تعامل و تبدیل.

اما ترافیک به خودی خود شاخص مشخصی از عملکرد محتوای شما نیست. معیار واقعی که باید به آن توجه کنید افزایش ترافیک در طول زمان است. هر سایت یا وبلاگ دارای سطوح مختلفی از ترافیک خواهد بود.
برخی در سئو بهتر هستند. برخی از آنها مدت طولانیتری وجود داشتهاند. برخی هم بودجه بازاریابی بیشتری دارند که میتواند ترافیک آنها را افزایش دهد.
البته برای هر یک از امتیازهای گفته شده، میزان ترافیک مشخصی وجود ندارد. قبل از اینکه افراد مشتری شما شوند، هر وبلاگ و وبسایت دارای اهداف متفاوت و آستانه ترافیک متفاوتی خواهد بود.
با این حال همه وبسایتها یک هدف مشترک دارند و آن افزایش ترافیک است.
اگر استراتژی محتوای خود را به درستی اجرا کنید، باید در طول زمان شاهد افزایش ترافیک باشید. این تغییر در ترافیک یک شاخص واضح از عملکرد است. به همین دلیل مهم است که یک گزارش نگه دارید.
در گوگل آنالیتیکس، ترافیک به دو دسته تقسیم میشود: کاربران و نشستها.
کاربران بازدیدکنندگان منحصر به فردی هستند که فقط یک بار و در یک بازه زمانی آن هم فقط یک نفر حساب میشوند. به عنوان مثال، افرادی که هر روز از سایت جانویس بازدید میکنند، تنها یک بار وقتی کاربران ماه را جمع میکنیم، حساب میشوند، نه اینکه به تعداد هر روز بازدیدشان!
هر بار که شخصی به وبسایت شما میآید، نشستها شمارش میشود، صرف نظر از اینکه اولین بار است یا نه.
بنابراین، اگر هفتهای یک بار برای خواندن وبلاگ جانویس بیایید، به ۴ نشست در ماه میرسد.
این هر دو معیار به دلایل مختلف دارای ارزش هستند. چیزی که ما واقعاً نگران آن هستیم تغییر ترافیک در طول زمان است.

پس لازم است که گزارش خود را هر ماه نگه دارید و ببینید که چگونه تغییر میکند.
- آن را با محتوایی که پست کردید بررسی کنید.
- سپس، ماههایی را که در آنها واقعاً خوب پیش رفتهاید، جدا کنید و ببینید چه کار کردهاید.
- وقتی چیزی خوب کار میکند، باید بیشتر آن را انجام دهید.
- شما میتوانید بهترین شیوهها را یاد بگیرید و در حین پیشرفت، شروع به اتخاذ آنها کنید، در عین حال کارهایی را که انجام دادید و باعث افزایش ترافیک شما نشد را حذف کنید.
معیار ۲. منابع ترافیک
درک تعداد افرادی که از سایت شما بازدید میکنند مهم است، اما همچنین این مسئله هم اهمیت دارد که بدانید این ترافیک از کجا میآید.
سه منبع اصلی ترافیک وجود دارد:
- بازدیدکنندگان مستقیم: این افراد بازدیدکنندگانی هستند که با تایپ مستقیم URL شما در نوار آدرس مرورگر خود به سایت شما میآیند.
- بازدیدکنندگان جستجو: این بازدیدکنندگان سایت شما را از طریق یک موتور جستجو، معمولاً گوگل سایت شما را پیدا میکنند.
- بازدیدکنندگان ارجاعی یا Referral: این بازدیدکنندگان از طریق لینکی به سایت شما وارد میشوند، چه این لینک یک سایت دیگر باشد یا یک صفحه رسانه اجتماعی یا حتی روش دیگری.
بازاریابی محتوا در ایجاد سرنخ عالی است. در واقع، بازاریابی محتوا ۶۲ درصد کمتر از بازاریابی سنتی هزینه دارد و حدود ۳ برابر بیشتر سرنخ ایجاد میکند.
انواع مختلف ترافیک منجر به سرنخهای با کیفیت متفاوت میشود. برای برخی از برندها، بازدیدکنندگان مستقیم بهترین نتیجه را خواهند داشت. برای برخی دیگر، ممکن است بازدیدکنندگان ارجاعی این نتیجه را داشته باشند. با توجه به اینکه تولید سرنخهای با کیفیت بالا بزرگترین چالش برای بازاریابان B2B است، ایده خوبی است که هر منبع ترافیک را ردیابی کنید تا ببینید کدام یک بهترین سرنخها را ارائه میدهد. نموداری که بزرگترین چالشها برای موفقیت تولید سرنخ را نشان میدهد در زیر این واقعیت را نشان میدهد.

همچنین داشتن منابع متنوع برای ترافیک ورودی بسیار مهم است. اگر تمام بازدیدکنندگان خود را از یک منبع دریافت میکنید، ممکن است کمی خطرناک باشد.
به عنوان مثال، اگر تمام ترافیک شما از جستجو باشد و الگوریتم گوگل تغییر کند، ممکن است تمام ترافیک خود را یک شبه از دست بدهید. برای محافظت از سایت خود، بهتر است ترافیک خود را متنوع نگه دارید.
معیار ۳. رتبه بندی SERP
«SERP»مخفف صفحه نتایج موتور جستجو است. رتبه شما جایی است که وقتی شخصی کلمه کلیدی مرتبط را جستجو میکند، نشان داده میشوید.
عکس زیر نتایج سایت www.neilpatel.com را نشان میدهد.

در حالی که رتبهبندی SERP معیاری نیست که بتوانید آن را محاسبه کنید، اما یکی از واضحترین شاخصهای عملکرد محتوای شما است.
اگر گوگل آن را دوست دارد و بسیار به آن ارجاع میدهد، پس معلوم است بازاریابی محتوا را درست انجام میدهید.
سعی کنید به چند روش مختلف با کلمات مختلف و دستگاههای متنوع را جستجو کنید تا ببینید کدام یک از پستها یا صفحات شما نمایش داده میشوند.
وقتی برای «بازاریابی آنلاین» جستجو میکنیم، سایت نیل پاتل به عنوان دومین نتیجه ارگانیک نشان داده میشود.

اگر محتوای شما به اندازه کافی خوب باشد، ممکن است حتی آن را در نتیجه بالای SERP نشان دهیدکه به آن «موقعیت صفر» یا «Position Zero» میگویند.
با گذشت زمان، شمامتوجه میشوید که رتبهبندی SERP شما بهبود مییابد زیرا بک لینکهای بیشتری وارد آن میشود و سایت شما اعتبار موضوعی بیشتری به دست میآورد.
همچنین میتوانید برای افزایش رتبه خود آزمایشهای سئو را انجام دهید.
معیار ۴. زمان صرف شده در سایت
آیا شمارندههایی را در سایت Medium دیدهاید که نشان میدهند خواندن پست در چند دقیقه طول میکشد؟

مطمئناً دلیلی وجود دارد که Medium این رقم را نشان میدهد. مردم دوست دارند قبل از شروع کاری بدانند که چقدر طول میکشد.
نشان دادن زمان لازم برای خواندن، به افراد این امکان را میدهد تا بدانند که آیا در حال خواندن چیزی هستند که میتوان قبل از شروع جلسه تمام کنند یا بهتر است در هنگام عصر که زمان بیشتری دارند در خانه بخوانند.
Medium زمان خواندن خود را به این صورت محاسبه میکند:
نحوه محاسبه زمان خواندن

چرا از زمان مطالعه صحبت میکنیم؟ زیرا زمان صرف شده در سایت یکی دیگر از معیارهای بازاریابی محتوا است که باید اندازهگیری کنید.
هرچه افراد بیشتری در سایت بمانند، محتوای بیشتری استفاده میکنند و در گوگل آنالیتیکس ۴، به آن میانگین مدت جلسه میگویند.
برای آشنایی با گوگل آنالیتیکس۴ میتوانید مقاله ( گوگل آنالیتیکس ۴ چیست؟ + ویژگیها و کاربردهایش) را مطالعه نمایید.
کاربران برای مدت زمانی که برای خواندن محتوای شما طول میکشد، در صفحه شما میمانند. به این ترتیب میتوانید بگویید که آنها مقاله را به طور کامل میخوانند و یا نه فقط به آن نگاه میکنند.
با یافتن URL میتوانید ببینید که چگونه افراد با یک پست خاص درگیر هستند. سپس از روش Medium برای تخمین زمان خواندن استفاده کنید. زمان خواندن را با میانگین مدت جلسه برای آن URL مقایسه کنید.
آیا آنها در سایت شما صف کشیدهاند؟ اگر این کار را انجام میدهند، به این معنی است که تقریباً همه مقاله را به طور کامل میخوانند. البته هرگز تا آخر به صورت صف نخواهد ماند زیرا همیشه افرادی هستند که کلیک میکنند، چند جمله میخوانند و سپس میروند.
این موضوع اشکالی ندارد. زیرا واضح است که هیچکس محتوای شما را به پایان نمیرساند، اگر چنین است پس زمان آن رسیده است که درباره نحوه ارائه آن تجدید نظر کنید.
معیار ۵. صفحات در هر بازدید
لینک داخلی بخش بزرگی از یک محتوای موفق است. در واقع لینک داخلی یک قلاب ایجاد میکند که در آن خوانندگان از یک مقاله به مقاله دیگر کلیک میکنند و زمان صرف شده در سایت شما را به میزان قابل توجهی افزایش میدهد.
بنابراین باید تا حد امکان کلیک کردن و یافتن محتوای بیشتر را برای مردم آسان کنید. استراتژی لینک داخلی، ارائه ارزش زیادی به یک مقاله میدهد. به عبارت دیگر وقتی به مقاله دیگری لینک میدهید، مردم تصور میکنند که ارزش زیادی برای آن قائل هستید. هرچه تعداد کلیکها بیشتر باشد، محتوای شما بیشتر کار میکند و بازدیدکنندگان بیشتری در سایت شما باقی میمانند.
معیار ۶. تعاملات در هر بازدید
حتی اگر یک بازدیدکننده تبدیل به مشتری نشود، همه چیز از بین نمیرود. زیرا هنوز میتوانید رفتار آنها را در سایت نظارت کنید.
اما دقیقاً این افراد چه کاری انجام میدهند، چگونه میتوانید آنها را وادار به انجام کارهای بیشتر کنید و چگونه میتوانید بر رفتار آنها به نرخ تبدیل تأثیر بگذارید؟
به عنوان مثال، اگر بازدیدکنندگان به صفحات مختلف زیادی نگاه میکنند، زمان زیادی را صرف خواندن آن صفحات میکنند و یا نظرات خود را میگذارند، همچنان در سطح بالایی با هم تعامل دارند. حتی اگر آنها (هنوز) تبدیل نشوند، هدف شما باید افزایش این تعاملات باشد.
شما میتوانید از ابزارهای مختلفی مانند Crazy Egg استفاده کنید تا به شما کمک کند تا بفهمید بازدیدکنندگان شما کجا کلیک میکنند و چگونه با محتوای شما تعامل دارند.
همچنین باید دریابید که چگونه میتوانید از این تعاملات برای افزایش نرخ تبدیل استفاده کنید، چه به روش دانلودکردن، اشتراک، خرید یا چیز دیگری.
معیار۷. ارزش در هر بازدید
ارزش هر بازدید یک معیار ساده است، اما محاسبه آن بسیار دشوار است. شاید بپرسید که هر بازدید چقدر ارزش دارد.
سادهترین راه برای محاسبه این تعداد بازدید تقسیم بر ارزش کل ایجاد شده است. بیایید از یک فروشگاه تجارت الکترونیک به عنوان مثال استفاده کنیم.
همانطور که از دادههای اخیر میبینید، میانگین نرخ تبدیل تجارت الکترونیک در جولای ۲۰۲۲ ۱.۹۲ درصد بود.

آن را تا ۲ درصد گرد کنیم تا محاسبات آسانتر شود. اگر یک فروشگاه دارای نرخ تبدیل ۲ درصدی باشد و میانگین خرید آن ۱۰۰ دلار باشد، به این معنی است که به ازای هر ۱۰۰ بازدیدکننده حدود ۲۰۰ دلار میفروشد. به عبارت دیگر، ارزش آنها در هر بازدید ۲ دلار است.
گاهی اوقات محاسبه این معیار دشوار است زیرا مقدار آن مدتها پس از بازدید به دست میآید یا به شکل عجیبی، اندازهگیری آن دشوار است.
به عنوان مثال، بازدیدکنندگان وبلاگ ممکن است هر بار که یک نمای صفحه را به ترافیک شما اضافه میکنند، اگر تبلیغات در سایتتان وجود دارد، درآمدی کسب کنید. اما هنگامی که در سایت شما نظر میدهند ارزشی ایجاد میکنند و باعث میشود سایت شما معتبرتر به نظر برسد.
به طور مشابه، بازدیدکنندگان در سایتهای تجارت الکترونیک هر بار که محصولی را خریداری میکنند، ارزش ایجاد میکنند، اما زمانی که یک نظر برای بررسی محصول را ارائه میکنند یا زمانی که از طریق تبلیغ زبانی به دوستان خود درباره سایت میگویند، ارزش آن تا حدودی غیرقابل محاسبه میشود.
معیار ۸. بازدیدکنندگان جدید
همانطور که در بالا اشاره کردیم، هر وبسایتی برای ادامه رشد خود به بازدیدکنندگان جدید نیاز دارد. به همین دلیل مهم است که ردیابی این که چند نفر برای اولین بار به وبسایت شما میآیند، انجام شود.
همین طور شما باید بدانید چه تعداد بازدیدکننده برای اولینبار به نرخ تبدیل منجر میشوند. نحوه تعامل یک بازدیدکننده برای نخستین بار با سایت شما بسیار متفاوت از نحوه تعامل یک بازدیدکننده بازگشتی است.
برای بهبود تبدیل بازدیدکنندگان برای اولینبار ، باید این معیار را از معیارهای نرخ تبدیل مشتریان وفادار یا بازگشتی خود جدا کنید. در واقع وقتی افرادی برای اولینبار از وبسایت شما بازدید میکنند باید ببینید به چه چیزی علاقهمند هستند و چگونه میتوانید آن تجربه را بهبود ببخشید.
شما فقط چند ثانیه فرصت دارید تا توجه بازدیدکننده را به خود جلب کنید، سپس نگاهی دقیق به اولین برداشت خود بیندازید و آن را با رقبای خود مقایسه کنید.
به این فکر کنید که خودتان وقتی برای بار اول از یک سایت بازدید میکنید، چه چیزی برای شما اهمیت دارد. به احتمال زیاد، شما به دنبال عواملی مانند قابلیت استفاده (چقدر خوب میتوانید در آن پیمایش کنید)، وضوح (درک موضوع سایت) و ارزش (پیدا کردن اطلاعاتی که به دنبالش بودید) هستید.
معیار ۹. بازدیدکنندگان بازگشتی
محتوا شبیه یک وعده غذایی است. بهترین کاری که میتوانید برای میزبان خود انجام بدهید این است که غذای خوبی برایش درست کنید تا دوباره برگردد. اگر در یک رستوران بد غذا بخورید، احتمالاً برای بار دوم هرگز به آنجا نخواهید رفت.
نسبت بازدیدکنندگان بازگشتی به کل بازدیدکنندگان، معیاری کلیدی برای پاسخ به این سؤال است که «آیا محتوای من به اندازهای خوب است که مردم برای خرید بیشتر بازگردند؟»
نموداری که حفظ کاربر را براساس گروه نشان میدهد.

شما همیشه بازدیدکنندگانی برای اولینبار خواهید داشت. برای اینکه ترافیک خود را افزایش دهید، باید افراد جدیدی به سایت شما بیایند. اما یک استراتژی محتوای قابل اجرا هرگز بر اساس جذب بازدیدکنندگان یکباره ساخته نشده است.
باز هم، هیچ روش طلایی برای این روش در وبسایت وجود ندارد.
- شما میتوانید بر اساس منبع ترافیک تقسیمبندی کنید و چند پیشبینی درست را برونیابی کنید.
- ایمیل بیشتر بازدیدکنندگان بازگشتی است زیرا آنها افرادی هستند که در خبرنامه شما مشترک شدهاند.
رسانه اجتماعی روشی است که افراد زیادی را درگیر سایت شما میکند، در این میان افراد زیادی هم هستند که از طریق لینکهایی که دیگران به اشتراک گذاشتهاند میآیند.
بهترین راه برای بررسی بازاریابی محتوا این است که به ترافیک مستقیم خود نگاه کنید. این ترافیکی است که از افرادی که URL شما را مستقیماً تایپ میکنند به دست میآید.
معمولاً قبل از اینکه مرورگر صفحاتی از تاریخچه را پیشنهاد دهد، افراد فقط با چند حرف تایپ میکنند.

ترافیک مستقیم احتمالاً به طور کامل بازدیدکنندگان بازگشتی خواهد بود. درصد ترافیک مستقیم در مقابل سایر منابع به کمپینهای بازاریابی و مدل کسبوکار شما بستگی دارد.
به جای تلاش برای افزایش درصد ترافیک خود ، باید روی حجم جلسات از ترافیک مستقیم تمرکز کنید.
اگر حجم بازدید شما در حال افزایش است، به این معنی است که مردم در حال بازگشت هستند و محتوای شما کار میکند.
معیار ۱۰. هزینه در هر تبدیل
این نتیجه به علت ارزش هر بازدید است و یکی از مهمترین معیارهای بازاریابی محتوا است که میتوانید محاسبه کنید. همچنین به عنوان هزینه تولید سرنخ یا هزینه هر ارجاع نیز شناخته میشود.
فرقی نمیکند که تبدیلها، ارزش بالایی در هر بازدید ایجاد کند. اگر هزینههای زیادی صرف کردهاید، ممکن است درآمد خالص شما صفر یا حتی منفی باشد.
در مثال فروشگاه تجارت الکترونیک با ارزش ۲ دلار در هر بازدید، اگر ترافیک آنها رایگان باشد، ممکن است عالی باشد. اما اگر به ازای هر تبدیل ۱۵۰ دلار هزینه داشته باشد و هر تبدیل فقط یک سفارش ۱۰۰ دلاری داشته باشد، سود فروشگاه به سرعت کاهش خواهد یافت.
هنگام تلاش برای افزایش نرخ تبدیل به هزینههای هر تبدیل و حاشیههای کلی آن دقت داشته باشید.
معیار ۱۱. اشتراکگذاری محتوا
محتوای عالی، محتوایی است که ارزشی را ارائه دهد. زمانی هم که به کسی، شی با ارزشی میدهید، تمایل به اشتراکگذاری دارد.
وقتی افراد روی دکمه اشتراکگذاری کلیک میکنند، به افراد دیگر میگویند: «این ارزشمند است، بنابراین باید به آن نگاه کنید.»
اشتراکگذاریهای اجتماعی نیز کاربران را به خواندن مقالات تشویق میکند. وقتی بازدیدکنندگان میبینند که یک مقاله زیاد به اشتراک گذاشته میشود، قانع میشوند که آن محتوا ارزشمند است. این یک شاخص قوی برای بازاریابی محتوا است.
به همین دلیل است که اشتراکهای اجتماعی، معیار مهمی برای ردیابی هستند. هر اشتراکگذاری فرصتی برای محتوا است تا مخاطبان شما را ترک کند و به شبکه جدیدی از افراد دست یابد.
معیار ۱۲.
سایتهای اجتماعی نیز برای پستهای شما تجزیه و تحلیل ارائه میکنند. این دادهها میتوانند بهعنوان یک افزونه، پلتفرم شما را مورد تجزیه و تحلیل قرار دهند.

«کلیکهای پست» زمانی است که افراد هر کاری انجام میدهند، مانند باز کردن برای خواندن نظرات، کلیک کردن برای دیدن تصویر در پنجره بیننده یا کلیک روی پخش یک ویدئو.
آنچه شما در نهایت، میخواهید کلیک بر روی لینک سایت شما است.
برای دریافت این اطلاعات از فیس وک، باید export انجام دهید و روی دکمه آن کلیک کنید.

سپس فرمت مورد نظر خود را انتخاب کنید. در این صورت باید به گزینه Post بروید.

همچنین میتوانید فرمت فایل مورد نظر خود را انتخاب کنید. اگر یک پلتفرم تحلیلی دارید که میتوانید به آن export داشته باشید، این روش میتواند بسیار مفید باشد.
- سادهترین گزینه، استفاده از یک صفحه اکسل است.
- فایل اکسل دانلود شده را باز کنید.
- بلافاصله، دادههای اصلی را خواهید دید.
- به سمت راست بروید تا ستون لینک کلیکها را ببینید.
این روش یک معیار واقعی کلیک کردن افراد به وبسایت شما است. این نحوه اندازهگیری در فیسبوک CPC نام دارد.
هرچند که فیسبوک روی CPC تمرکز نمیکند. بلکه آنها ترجیح میدهند در مورد جامعه صحبت کنند، به ویژه تعامل. به همین دلیل است که در داشبورد Insights لایکها و تعاملها را میبینید.
اما اگر دقیقاً به فیسبوک نگاه کنید، میبینید این عملکرد را با میزان هزینهای که برای کلیککردن یک نفر به سایت خود خرج کردهاید اندازه میگیرید.
اگر میبینید که افراد زیادی در سایت شما کلیک نمیکنند، باید عنوان محتوای خود را تغییر دهید.تیترها میتوانند ورقبازی را برگردانند و به نفع شما شوند.
به طور مثال:
- عکس بچههای دوستانشان
- ویدئوی یک گروه رقص که شخصی در مورد آن نظر داده است
- تبلیغی برای فیلم ابرقهرمانی جدید مارول
- مقاله شما
برای اینکه مقاله شما از این حجم شلوغی و سر و صدا عبور کند، به نوشتن یک محتوای عالی نیاز دارد و مهمتر از همه، به یک تیتر عالی!
تیترنویسی بخش بزرگی از ترغیب مردم به خواندن مطالب شما است.
وقتی شخصی در حال حاضر در سایت شما است، عنوان اهمیت کمتری دارد. اما زمانی که محتوای شما به دست مردمی میرسد که در سایت شما نیستند، میتوانید عملکرد واقعی تیتر خود را اندازهگیری کنید.
اگر مردم روی سایت شما کلیک میکنند، این نشانه خوبی است. در واقع یعنی تیتر شما به خوبی کار میکند.
اگر محتوای خود را به اشتراک میگذارید و کسی روی آن کلیک نمیکند، باید فوراً روی نحوه ارائه محتوای خود و البته تیتر آن دقت کنید.

Google Analytics شامل ترافیکی است که از همه افرادی که محتوای شما را به اشتراک میگذارند، به دست میآید.
ترافیک اجتماعی میتواند بسیار متفاوت باشد. شاید یک اینفلوئنسر در مورد شما موضوعی را پست کرده باشد. این کار میتواند ترافیک اضافی را به سایت شما وارد کند.
معیار ۱۳. خروج از صفحات یا Bounce Rate
در نهایت، شما باید بفهمید که کدام صفحات باعث ترک افراد میشوند. در بسیاری از موارد، دعوت به اقدام یا تبدیل نهایی شما شامل یک فرآیند باشد. برای مثال، ممکن است بخواهید افراد محصولاتتان را مرور کنند، یکی را به سبد خرید اضافه کنند، سپس اطلاعات پرداخت را وارد کنند.
اگر افراد قبل از رسیدن به مرحله نهایی این صفحه را ترک کنند، متأسفانه شما مشتریان بالقوه را از دست دادهاید.
برای حل این مشکل، در خروجیهای خود دقت کنید و بفهمید بازدیدکنندگان شما در چه مرحلهای از این فرایند، سبد خرید خود را ترک میکنند یا رها میکنند.
البته دلایل زیادی وجود دارد، اما با بهینهسازی صفحات خروجی خود، شاهد افزایش معیارهای نرخ تبدیل خواهید بود. معیارهایی که میتوانند شما را از مسیر بازاریابی محتوا منحرف نکنند. زیرا برخی از معیارهای بازاریابی محتوا کمتر از سایر معیارها مفید هستند. برخی از آنها میتوانند کاملاً گیج کننده باشند.
شما نه تنها زمان ارزشمندی را برای ردیابی آنها تلف نمیکنید، بلکه احتمالاً نمیتوانید آمار درستی نیز به دست آورید.
در اینجا چند معیار وجود دارد که باید مراقب آنها بود:
نرخ پرش
نرخ پرش درصدی از بازدیدها (جلسات در گوگل آنالیتیکس) است که افراد تنها یک صفحه را قبل از ترک سایت شما میبینند.
ممکن است فکر کنید، «آیا این برعکس معیار صفحه به ازای بازدید نیست که قبلا ذکر کردید؟»
باید بگوییم نه.
در حالی که میخواهید یک استراتژی لینک داخلی را دنبال کنید که افراد را وادار میسازد تا محتوای بیشتری از شما را ببینند، نرخ پرش یک معیار بسیار کلیتر است که به خودی خود میتواند به معنای چندین موضوع متفاوت باشد که همیشه واضح نیستند.
به عنوان مثال، فرض کنید شخصی روی یکی از مقالات شما کلیک میکند. آنها پنج دقیقه را صرف خواندن مقاله کامل میکنند، سپس آنها را ترک میکنند. این بازدید به عنوان یک پرش به حساب میآید.
اما به وضوح یک بازدید است. همچنین، نرخ پرش نیز به شدت تحت تأثیر UX (تجربه کاربر) سایت شما قرار میگیرد. مردم به دلایل زیادی صفحه شما را ترک میکنند:
- آنها به دنبال چیزی هستند که نمیتوانند پیدا کنند.
- ساختار منو مشخص نیست.
- آنها نمیتوانند چیزی را که به دنبال آن هستند پیدا کنند.
سایتهایی با UX ضعیف از نرخ پرش بالا رنج میبرند. هرچند، این به این معنی است که نرخ پرش یک شاخص قوی برای موفقیت محتوا نیست زیرا بسیاری از عوامل دیگر در آن نقش دارند. بنابراین وقتی به دنبال معیارهایی برای سنجش موفقیت محتوای خود هستید، نرخ پرش را کنار بگذارید.
لایک فیسبوک
این سؤالی است که همه در عرصه دیجیتال با آن دست و پنجه نرم میکنند: «لایک فیسبوک چه ارزشی دارد؟»
از یک طرف، به وضوح این روش یک تعامل است. از سوی دیگر، تبدیل نیست. شاید حتی یک کلیک هم نباشد و با تجمع برندها و مشاغل بیشتر در فیسبوک، تجربه کاربر به طور فزایندهای توسط الگوریتم فیسبوک کنترل میشود.
لایک فیسبوک به معنای کاهش قابل توجه در دسترسی ارگانیک است. در سال ۲۰۱۲، میانگین دسترسی ارگانیک یک صفحه ۱۶ درصد بود. امروز، ۸.۶ درصد است. زیرا با افزایش فالوورها، دسترسی ارگانیک شما به شدت کاهش مییابد.

بهترین راه برای رشد محتوا ، جلب توجه است. جذب مخاطب یعنی جمعآوری سریع لایکها و کامنتها به طوری که الگوریتم، آن را با عملکرد بالا شناسایی کرده و به افراد دیگر تحویل دهد.
اما اینجاست که ارزش یک لایک به پایان میرسد. وقتی میخواهید موفقیت محتوای خود را دنبال کنید، لایکهای فیسبوک به خودی خود بیمعنی هستند.
همانطور که قبلاً اشاره کردیم، اشتراکگذاری مهم است یعنی شخصی که محتوای شما را میبیند و آن را به مخاطبان دیگر ارائه میدهد.
در واقع یک کلیک یک بازدید است اما لایک چیز دیگری است. مردم به طور خودکار چیزهایی را دوست دارند، حتی گاهی اوقات بدون خواندن.
بنابراین در حالی که دیدن افرادی که محتوای شما را در فیسبوک میپسندند جالب است، سعی کنید به آن اهمیت زیادی ندهید.
در پایان، تیم شما فقط زمان زیادی برای تجزیه معیارهای مختلف و گنجاندن آنها در برنامهریزی آینده دارد. شاید نگاه کردن به این دو مورد آخر خوب باشد، اما اگر عمیقاً به آنها نگاه کنید، ممکن است بازاریابی محتوای شما را به بیراهه بکشاند.
نتیجهگیری
اکنون که فهمیدید چگونه موفقیت محتوا را اندازهگیری کنید، توصیه میکنیم یک صفحه اکسل برای ردیابی معیارهای خود در طول زمان تهیه کنید.
فراموش نکنید دنیای وب، فضایی است که دائماً در حال تغییر است و یک استراتژی عالی امروز ممکن است فردا به کار نیاید.
بهترین کاری که میتوانید برای محتوای خود انجام دهید این است که استراتژی فعلی خود را اجرا کنید، محتوایی با ارزشی ارائه دهید و سعی کنید معیارهای خود را ماه به ماه بررسی کنید.
حالا نوبت شماست که بگویید که چه معیارهایی برای ارزیابی محتوایتان بلد هستید؟ همچنین میتوانید مقاله (۱۱ نکته سئویی در رتبهبندی گوگل) را برای یادگیری بیشتر تولید محتوا مطالعه نمایید
0 دیدگاه