حانیه خانی در
سلامت
۷ مورد از دلایل احساس خستگی
بسیاری از ما در طول روز درگیر حس رخوت و بیحالی میشویم. حتی وقتی نیز برخی هیجانات سراغمان میآید، باز هم این حس فروکش نمیکند. با سبک زندگی کنونیمان نیز هرروز مشغلهها و درگیریهای بیشتری پیدا میکنیم. برای مقابله با این وضعیت میشود سراغ ورزش و فعالیتهای هوازی رفت، اما بهتر است قبل از آن با دلایل احساس خستگی آشنا شویم. این طور بهتر میتوانیم زندگی روزمرهی خود را مدیریت کنیم.
بهطور کلی احساس خستگی و رخوت زمانی رخ میدهد که انرژی زیستی ما پایین میآید. انرژی زیستی موضوعی مربوط به بیوشیمی و زیستشناسی سلولی است و متخصصان این زمینه، به بررسی جریان انرژی در مسیر اندامهای حیاتی بدن میپردازند. هدف از این مطالعات توضیح شیوهی کسب انرژی توسط اندامها و تبدیل انرژی به فعالیتهای زیستشناختی است.
شیوهای که ما انرژی مورد نیاز بدنمان را کسب، ذخیره و به کار میبریم مستقیما با حس بیحالی و ضعف ما نیز، مرتبط است.
از آنجایی که انرژی زیستی آشکارا به قوه و توانایی بدن مرتبط است، میزان انرژی نهایی هرفرد نیز وابسته به وضعیت ذهنی او است. به همین دلیل در ادامه به ۷ دلیل احساس ضعف پرداختهایم تا با شناخت و اصلاح آنها، بتوانیم پرانرژیتر زندگی کنیم.
۱. خواب ناکافی
باید گفت کمخوابی بهعنوان اولین دلیل احساس خستگی، امروزه بسیار شایع شده است. دلیلی هم که بسیاری افراد بعد از اندکی فعالیت دیگر توانی در بدن ندارند، به همین مسأله برمیگردد. شاید باید بارها و بارها اهمیت کیفیت خواب (بهویژه در مرحله حرکت تند چشم درخواب) را توضیح دهیم، تا این مسأله در ذهنمان بماند.
قانون بقای انرژی نشان میدهد که انرژی نه بهوجود میآید و نه از بین میرود؛ بلکه از یک گونه انرژی به گونهی دیگری تبدیل میشود. براساس همین نظریه ما نیز نیاز داریم انرژی بدنمان را حفظ کنیم. وقتی که به اندازهی کافی بخوابیم، تا زمانیکه خواب هستیم نیاز بدن به کالری کم میشود و متابولیسم هم آهستهتر میشود. در نتیجه میزان سوخت و ساز بدنمان در طول خواب کاهش مییابد و انرژی بیشتری ذخیره میشود.
تحقیقات نشان میدهد ۸ ساعت خواب در شبانه روز میتواند ۳۵ درصد نیاز انسان را به انرژی در طول روز، نسبت به کسی که کاملا شب را بیدار بوده، کاهش دهد. نظریه نگهداری انرژی در خواب میگوید هدف اصلی از استراحت شبانه کاهش نیاز افراد به انرژی در بقیه ساعت شبانهروز است.
بیشتر بخوانید: درسنامه خواب مناسب؛ راهنمایی برای بیخوابها
۲. تحرک ناکافی
فعالیت بدنی یکی از جالبترین رفتارها برای مقابله با خستگی است؛ زیرا هنگامی که حس بیحالی سراغمان میآید، انگیزهای نیز برای فعالیت نداریم. اما اگر در آن لحظه قدری تحرک داشته باشیم، از تأثیر این کار روی سطح انرژی بدنمان شگفتزده خواهیم شد.
از نظرف فنی هرشکلی از تمرین و فعالیت فیزیکی باعث افزایش ضربان قلب و سرعت گردش خون میشود. این مسأله باعث ترشح هورمون اندورفین میشود که میزان نیروی ما را نیز افزایش خواهد داد.
به طور کلی نیز تمرینات هوازی ماهیچههای قلب را تقویت میکنند و بنیه ما را افزایش میدهند.
کسانی که سابقهی فعالیت بدنی زیادی را داشتهاند، میگویند وقتی که تمریناتشان قطع شده، مجددا حس خستگی به سراغشان آمده و انرژیشان هم کاهش یافته است.
۳. تغذیه نامناسب و مصرف کم آب
بیشتر از ۶۰ درصد بدن ما را آب فرا گرفته است. پس اگر بهاندازهی کافی آب ننوشیم، طبیعی است که حس میکنیم دیگر توانی برایمان نمانده. طبق تحقیقات مشخص شده بیشتر از ۷۹ درصد مغز، ۷۹ درصد قلب و ۸۳ درصد ریهها از آب تشکیل گردیده است. همچنین پوست ما ۶۴ درصد درون خود آب نگهداشته و در ماهیچههای بدن و در کلیهها نیز ۷۹ درصد آب وجود دارد. حتی در استخوانها هم ۳۱ درصد آب موجود است.
با این توصیف اگر به میزان کافی آب مصرف نکنیم، در آینده مشکلات بسیار جدیتر از احساس خستگی خواهیم داشت.
در مورد تغذیه هم باید گفت، جمعیت کمی تلاش میکنند از مصرف بیش از اندازه قند جلوگیری کنند. مصرف کنترل نشدهی مواد قندی هم میتواند به بدن ضربه بزند و هم به مغز. این کار باعث میشود در کوتاه مدت کالری زیادی در بدن جریان یابد، اما در نهایت این کار باعث بیحوصلگی و خستگی بدن یا حتی اتفاقات بدتری شود.
اگر به زیست روزمرهی خودمان نگاه کنیم انواع قند جزو جدانشدنی همهی نوشیدنیها، آبنباتها و شیرینیهایی است که گلوکزِ بیحد و حسابی را سریعا به خون تزریق میکند.
البته مصرف چنین خوراکیهایی ممکن است قبل از تمرین اشکالی نداشته باشد. اما اگر بدون برنامه اینها را مصرف کنیم، هیچسودی برایمان نخواهد داشت. وقتی با این حجم به خوردن قند ادامه دهیم، در پی آن حس خستگی سراغمان میآید و باز هم گرسنه میشویم؛ چرا که این مواد سریعا جذب میشوند.
در عوض کربوهیدارتهای پیچیده، چربیهای سالم و پروتئینها هضم طولانیتری دارند و گرسنگی را از بین خواهند برد که در نتیجه، میزان انرژی در بدن ثابت میماند.
۴. فشار روانی
در جوامعی که ما زندگی میکنیم، بهطور شگفتانگیزی همهچیز سریع شده و همین دلیل فشار کاری-روانی زیادی مشاهده میشود؛ شاید این تنها یک علت مسأله باشد، اما تأثیر بسیار زیادی دارد. احساس خستگی و بیحالی نیز میتواند یکی از نشانههای استرس باشد.
این مشکل میتواند روی بدن از جمله بخشهای عضلانی-استخوانی، دستگاه تنفسی، اندامهای قلبی-عروقی، غدد درونریز، دستگاه گوارش، سیستم عصبی و سیستم تولید مثل تأثیرگذار باشد.
احساس فشار باعث میشود بدن هورمون کورتیزول را که توسط غده فوق کلیوی ساخته میشود، ترشح کند. اگر این اتفاق مستمر باشد در نهایت به این غده آسیب میرساند که از نشانههای آن حس خستگی، اختلال مه مغزی، نارساییهای بدنی در طول روز و… است.
به همین دلیل، مهم است که نگاهی به سطح استرسمان در زندگی بیندازیم و تا میتوانیم آن را کاهش دهیم.
۵. افسردگی و اضطراب
از دیگر دلایل احساس خستگی حس اضطراب و افسردگی است که معمولا با هم اتفاق میافتند. مانند استرس، این مسأله هم در جوامع امروزی بسیار دیده میشود. امروزه میلیونها نفر ابراز میکنند که نشانههای این دو اختلال را در خود حس میکنند. اگر به توصیفات این افراد دقت کنیم، حس رخوت، بیعلاقگی و میل به ماندن در رختخواب نیز در صحبت بسیاری از آنها گزارش میشود.
چون هرفرد شرایط خاص خودش را دارد، لازم است هرکسی خودش شرایط را بسنجد و برای بهبود حالش فکری بکند. شاید برخی از ما نیاز به دریافت مشاورهی روانشناسی یا حتی دارو داشته باشیم. شاید برخی دیگرمان نیز تنها با انجام برخی اقدامات، بتوانم حال بهتری را تجربه کنیم.
بیشتر بخوانید: رابطه افسردگی و خستگی؛ چگونه این دور باطل را تمام کنیم؟
۶. کمکاری تیروئید
در بیماری کمکاری تیروئید که به تروئید کمکار هم شناخته میشود، غدهی تیروئید میزان کافی این هورمون را ترشح نمیکند. در نتیجهی این اتفاق شاهد کاهش سرعت متابولیسم بدن خواهیم بود. از همین رو، این بیماری میتواند باعث تجربهی خستگی و بیحالی و حتی اضافه وزن ما شود. یک راه شایع برای درمان این مسأله نیز استفاده از دارو زیر نظر پزشک است.
۷. مصرف بیش از اندازه کافئین
برخی افراد در طول روز حتی بیشتر از پنج لیوان قهوه مینوشند. اگر کسی هم میل زیادی به این نوشیدنی دارد، بهتر است سراغ قهوههای بدون کافئین برود. چرا که نوشیدن بیش از حد کافئین روی خلقوخو، بنیه و همچنین روی غدد فوق کلیوی تأثیر نامناسب میگذارد (که در بالا نتیجهی این اتفاق را توضیح دادیم).
حرف آخر
برای اینکه پرنشاط و سرزنده باشیم لازم است اول دلیل احساس خستگی خودمان را متوجه شویم و برای آن کاری کنیم. نباید چون حس میکنیم این یک وضعیت همیشگی بوده، اجازه دهیم همیشه در حال کسالت و بیحوصلگی بمانیم.
برای غلبه به این وضعیت هم قدم اول بررسی شرایط زندگی از اتاق خوابمان گرفته تا محل کارمان است. برای داشتن یک زندگی لذتبخش لازم است به سلامت روانی، وضعیت احساسی و سلامت فیزیکیمان اهمیت بدهیم. مطمئن باشیم با اصلاح این موارد، زندگیمان نیز تغییر خواهد کرد.
0 دیدگاه