ورود به جانویس

۴ دشمن افزایش اعتماد به نفس

حتما در اطرافتان آدم‌های بااستعداد زیادی دیده‌اید که به‌دلیل عدم افزایش اعتماد به‌ نفس، جایگاه پایین‌تری نسبت به توانایی‌شان کسب کرده‌اند. بسیاری از ما می‌دانم شک داشتن به خودمان اگر چه تنها یک فرض ذهنی است، اما تأثیر بسیار زیادی روی زندگی ما خواهد گذاشت.
حتما در اطرافتان آدم‌های بااستعداد زیادی دیده‌اید که به‌دلیل عدم افزایش اعتماد به‌ نفس، جایگاه پایین‌تری نسبت به توانایی‌شان کسب کرده‌اند. بسیاری از ما می‌دانم شک داشتن به خودمان اگر چه تنها یک فرض ذهنی است، اما تأثیر بسیار زیادی روی زندگی ما خواهد گذاشت.

حتما در اطرافتان آدم‌های بااستعداد زیادی دیده‌اید که به‌دلیل عدم افزایش اعتماد به‌ نفس، جایگاه پایین‌تری نسبت به توانایی‌شان کسب کرده‌اند. بسیاری از ما می‌دانم شک داشتن به خودمان اگر چه تنها یک فرض ذهنی است، اما تأثیر بسیار زیادی روی زندگی ما خواهد گذاشت.

انسان‌های زیادی از دیوار دور خودشان راضی هستند و باور ندارند با خروج از نقطه امن شخصی‌شان، می‌توانند از پس مشکلات ارتباطی و مدیریت هیجانات بر بیایند. این کار دقیقا معنای اعتماد به‌ نفس را نشان می‌دهد. با داشتن اعتماد به خودتان اگر همه چیز هم خوب پیش نرود، باز هم می‌توانید با موانع روبرو شوید و از آن‌ها عبور کنید.

برای تقویت این ویژگی چه برنامه‌ای دارید؟ حتما همه ما در بخشی از زندگی‌ به‌خاطر نبود خودباوری کوتاه آمده‌ایم. درنتیجه فرصت‌های زیادی را به‌خاطر این مسأله از دست می‌دهیم. تا وقتی هم این مهارت را به‌دست نیاوریم، اوضاع تغییر نمی‌کند.

اعتماد به نفس مساوی اعتدال در رفتارها، عدم‌نیاز به دیگران و عدم‌نیاز به مشوق‌های بیرونی برای داشتن حسِ خوب بودن و انجام کارها است.

با این توضیحات بیایید به دشمن‌های اعتماد به نفس نگاهی بیندازیم.

۱. خود محوری

یکی از کمدین‌های معروف به نام تج دوسا می‌گوید:

«ارتقای شخصی گاهی چیز بی‌معنایی می‌شود؛ آن چیزی که شما دنبال ارتقایش هستید، اصلا شبیه تخیل شما نیست. پی‌بردن به این نکته، به طور طنزآمیزی، سریع‌ترین راه ارتقای شخصی است؛ زیرا تمام داستان‌ها، باورها و برچسب‌هایی که به‌عنوان «خود» شناخته می‌شوند، شما را عقب می‌اندازند.»

متأسفانه مردم باور دارند خودمحوری تنها درباره‌ی کسانی که اعتماد به نفس بیش از حدی دارند، مصداق دارد. اما این ویژگی، در مورد افراد پر از شک و ابهام هم صدق می‌کند. این افراد زندگی متزلزلی دارند و همیشه از شکست می‌ترسند.

اگر شما هم از شکست می‌ترسید، به‌ویژه از علنی شدن آن، بیشتر به احتمال خودبزرگ‌بینی‌تان در زندگی فکر کنید. شما از تصور همیشه در توجه بودن رنج می‌برید؛ خیال می‌کنید حتی وقتی افراد سرگرم کار خود هستند، کسانی شما را زیر نظر دارند و منتظر شکستتان مانده‌اند.

از آن‌جایی که «ایگو» شما بسیار بزرگ است، بیش از حد نگران طرد شدن، شرم و سایر نتایج ناشی از شکست هستیند. اگر منظور از ایگو رو نمی‌دانید باید گفت، بنا بر نظریه زیگموند فروید انسان از سه عنصر «نهاد» (اید)، «خود» (ایگو) و «فراخود» (سوپرایگو) تشکیل شده‌است. «خود»، آن مؤلفه از شخصیت است که مسئول برخورد با واقعیت است. بهتر است به حس شکی که تمام کارهای شما را تسخیر کرده، بیشتر دقت کنید.

راه‌حل این مسأله چندان ساده نیست، اما باید از تمرکز زیاد روی خود و احساسات‌تان دست بکشید. کافی است انرژی درونی‌تان را به سمت فعالیت‌های بیرونی هدایت نمایید. انرژی‌تان را روی مأموریت‌ها، پروژه‌ها و افرادی که سعی در ارتباط با آن‌ها دارید متمرکز کنید. بگذارید احساس مهم بودن شما از بین برود؛ راستش واقعا هم، ما چندان هم مهم نیستیم.

۲. جدی گرفتن مسائل غیرقابل تغییر یا کم اهمیت

دوست داشتم کچل نبودم و ورزشکار بهتری می‌شدم. اگر اینقدر همیشه حواس پرت نبودم، خیلی خوب بود. مردم می‌‌گویند حتی اگر می‌توانستند هم، خودشان را تغییر نمی‌داند. اگر چه همه می‌گویند شخصیت فعلی‌شان خیلی خوب است، اما مزخرف می‌گویند. همه دوست دارند خودشان را تغییر دهند، اما نمی‌توانند.

اگر نمی‌توانیم عوض شویم، اما از ساختن یک تصویر ذهنی بی‌عیب و نقص و کامل از خودمان لذت می‌بریم. واقعا چرا این کار را می‌کنیم؟ حتی در خودارضایی هم ساختار یکسانی وجود دارد و با این کار، از واقعیت فرار می‌کنیم؛ ما به اندازه‌ای که در واقعیت انتظار داریم، خوب نیستیم.

«تنها راه حقیقی افزایش اعتماد به نفس، کنار آمدن با چیزهایی است که آن‌ها را ندارید.»

مارک منسون

می‌دانم که شما هم متوجه موضوع هستید، اما این مسأله بارها تکرار می‌شود. نقصان‌های ما قرار نیست که از بین بروند! حتی اگر بتوانید آن‌ها را از بین ببرید، باید هزینه‌های زیادی بابتش پرداخت کنید. دست از کمال‌گرایی درباره خودتان بردارید. تنها باید به خودتان بگویید، قرار نیست چیزی تغییری کند و بهتر است خودتان را بپذیرید؛ زیرا این تنها چیزی است که می‌توانید باشید. این راهکار مانند بقیه راهکارهای مقابله با موانع اعتماد به نفس است و گفتن آن، از انجامش راحت‌تر خواهد بود. پس آن‌ها را وارد ذهن‌تان کنید تا به باور برسید.

۳. نیازمندی؛ بزرگترین مانع افزایش اعتماد به نفس

بین خواستن چیزی و نیاز به آن تفاوتی زیادی وجود دارد. هنگامی که چیزی را می‌خواهید، با تمام توان برای آن تلاش می‌کنید و امیدوارید به نتیجه مورد نظر برسید. اما وقتی نیاز به چیزی پیدا می‌کنید، از رسیدن به نتیجه قانع کننده باز می‌مانید؛ چرا که باور دارید تنها گزینه و بهترین گزینه مناسب شما، تصور ذهنی‌تان است.

پس بیایید نیازمندی را کنار بگذاریم. به نظر من بهترین تعریف خودباوری، وجود هیچ‌گونه نیازمندی است.

به‌جای احساس وابستگی به یک نتیجه خاص در زمان مشخص، راه و روشی برای پیشرفت و رسیدن به اهداف‌تان پیدا کنید. اسکات آدام در این باره می‌گوید:‌ «افراد نتیجه‌گرا در بهترین حالت پیش از موفقیت شکست می‌خورند و در بدترین حالت، دچار یک شکست همیشگی و سنگین می‌شوند. در عوض افراد دارای راه و روش هرباری که برنامه‌شان را اجرا می‌کنند، به موفقیت مورد نظرشان می‌رسند.»

حتما در اطرافتان آدم‌های بااستعداد زیادی دیده‌اید که به‌دلیل عدم افزایش اعتماد به‌ نفس، جایگاه پایین‌تری نسبت به توانایی‌شان کسب کرده‌اند. بسیاری از ما می‌دانم شک داشتن به خودمان اگر چه تنها یک فرض ذهنی است، اما تأثیر بسیار زیادی روی زندگی ما خواهد گذاشت.

به جای سخت‌گیری در مورد اهداف مد نظرتان، در لحظه زندگی کنید که آخر سر نتایج فوق‌العاده‌ای برایتان رقم می‌زند. اگر به دنبال شریک عاطفی فوق‌العاده‌ای می‌گردید، به یک انسان جذاب و جالب تبدیل شوید. اگر به دنبال هوادار می‌گردید، به جای پیدا کردن هوادار روی مهارت‌تان تمرکز کنید. با این اتفاق، در کسب‌وکار و فروش آثارتان موفق می‌شوید و دیگر نیازی به تقاضای برای خرید محصول‌تان ندارید.

۴. برچسب‌ها را جدی می‌گیرید

باور کردن برچسب‌هایی که مردم به ما می‌زنند، باعث می‌شود تا ما را به راحتی کنترل کنند. در عوض داشتن یک چشم انداز از خودمان، به رهایی ما کمک می‌کند.

برچسب زدن به خود باعث می‌شود به یک قربانی تبدیل شوید و امکان تغییر از بین برود. شاید شما فرد درون‌گرایی نیستید و می‌توانید با افزایش مهارت‌های اجتماعی، فرصت‌های جدیدی خلق کنید. شاید شما انسان تنبلی نیستید و هنوز زمینه مورد علاقه خودتان را پیدا نکرده‌اید. شاید شما آدم غیرمسئولی نیستید و هنوز به نقطه درستی از زندگی نرسیده‌اید. شاید هم یک عامل بیرونی شما را تحت فشار قرار نداده و فشاری که حس می‌کنید، ذهنی است.

رفتار شما شخصیت شما را نشان می‌دهد

می‌توانید هویت‌تان را تغییر دهید، اما راه آن تغییر رفتارتان است. این مسأله هم آسان است و هم در عین حال، سخت. زیرا به طور ناخودآگاه دوست داریم به جای تغییر در کارها، برچسب‌های دیگران را حفظ کنیم. این برچسب‌ها باعث ایجاد حس امنیت می‌شود و می‌توان عدم تغییرمان را به گردن آن‌ها بیندازیم.

بیشتر بخوانید: چرا راهکارهای افزایش بهره وری جوابگو نیستند؟ ۳ پیشنهاد اختصاصی برای شما

این کار از آگاهی دردناک امکان یک زندگی متفاوت جلوگیری می‌کند، اما در حقیقت شما هستید که تصمیم دارید زندگی نکنید. سکون و بی‌حرکتی و همچنین عدم‌تغییر هم، یک انتخاب است. شما دوست دارید خود را قربانی نشان دهید، اما این تصمیمات شما است (فارغ از نقطه شروع آن‌ها) که بر زندگی‌تان تأثیر می‌گذارد.

برچسب‌ها و حرف‌هایی که دیگران درباره زندگی شما می‌گویند را دور بریزید. قرار نیست چون اتفاقات خاصی در زندگی شما افتاده، تا همیشه همین فرد فعلی بمانید. وقتی برچسب‌ها را کنار می‌زنید، واقعا رفتارهای بهتری خواهید داشت و اعتماد به نفس شما افزایش می‌یابد. فکر می‌کنید کار ساده‌ای است؟ بله، کاملا ساده است.

حرف آخر

وقتی شروع می‌کنید تمام چیزهایی که از گذشته همراهتان بوده را کنار بگذارید، شاید حس پوچی به شما دست دهد. اگر این مسأله صحت هم داشته باشد، در عوض شما موفق به افزایش اعتماد به نفس شده‌اید. شما کنترل فرمان زندگی‌تان را به دست گرفته‌اید و نیازی به کنترل چیز دیگری نخواهید داشت.

در ادامه مسیر زندگی‌تان اتفاقات خوب انتظار شما را می‌کشند، زیرا ارزش چیزهای خوب را دارید. شما ارزشمند این‌ها هستید، زیرا مسیر درستی را برای زندگی انتخاب کرده‌اید و اشتباهات گذشته‌‌ی شما دیگر تکرار نخواهد شد.

در ادامه مسیر زندگی‌تان اتفاقات خوب انتظار شما را می‌کشند، زیرا ارزش چیزهای خوب را دارید. شما ارزشمند این‌ها هستید، زیرا مسیر درستی را برای زندگی انتخاب کرده‌اید و اشتباهات گذشته‌‌ی شما دیگر تکرار نخواهد شد.

سرعت و موفقیت شما در زندگی بیشتر و بیشتر خواهد شد و با مسیر رسیدن به اهداف‌تان را پیدا می‌کنید. می‌دانید بزرگ‌ترین اشتباه مردم در زندگی چیست؟ آن‌ها رسیدن به موفقیت را سخت‌تر از چیزی که هستد می‌کنند. فرمول درست «فشار کم‌تر و عملکرد آزادتر» است و شما امروز آن را فهمیدید.

امیر آرام فر

من امیر آرام‌فر هستم. در زندگی کارهایی زیادی کرده‌ام، اما هیچ چیز نوشتن نمی‌شود. چرا که به دنیا می‌توانم خیلی چیزها اضافه کنم. اگر دوست داشتید هم‌مسیر شویم، مشتاق خواهم بود!

0 دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

دسته‌بندی‌ها